سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سراب

        شعری از

        ناصر یادگارفرد

        از دفتر سپید نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۴ مهر ۱۳۹۳ ۱۳:۱۷ شماره ثبت ۳۰۳۴۴
          بازدید : ۶۸۷   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ناصر یادگارفرد

        در اندوه فریاد عطشی غریب
        در سکوت مسلم آب
        در ظهر یک تابستان
        وقتی پای نگاهی سرد بر سطح مبهم سرابی می لغزید
        دستانی لرزان،پای ناتوانی را بر سطحی ناپایدار عمود ساخت
        منحنی شکسته امید بر سطح تفتیده شیارگونه یاس ردی از خود بر جا می گذارد
        حرکت آغاز می شود
        به سان روباتی که بر سطحی ناهموار فرمان می برد
        وباد هرلحظه برای سقوطش نقشه می کشد
        مقصد نامعلوم
        مقصود نامفهوم
        سایه دشت و بیابان بی جان
        افتاده در آیینه مبهم آب
        چه بی تاب
        چه دردناک
        دشت خاموش و بیکار
        واندوهی که هست در چشمان کشتزار خشک لب ها
        لب در حسرت برکه آب
        برکه در حسرت قطره ای آب
        قطره در حسرت شبنم
        و شبنم در حسرت سپیده دم
        افسوس!
        دست های شعله تابستان
        می فشارد گلوی آهوی تند و تیز کوهستان
        و به دست باد سپرده قطره های اشک پاک آبی آسمان
        کجاست بهار؟
        کجاست قطره های همزاد پریا
        کجاست عطوفت چشمه ها
        نمی بیند انگار
        له له شکوفه های جوان
        طراوت سخن می ریزد از شریان چشمه خیال به نهر زبان
        آن چنان لب شیار کشتزار خشکیده
        که برنتوان آورد سر،خوشه واژه های گندم ناب
        سراب فریبی ست دردناک
        که چشم به فرمان لب می سازد برای خود
        سراب همیشه واژه ای بود غمناک
        سراب تخیلی ست دست نیافتنی
        قطره را دریاب
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5