شهوت
شهوت از چشات میباره نگو که واسم میمیری
داری عشق پاک من رو خیلی دست کم میگیری
شهوت از چشات میباره نگو عشق من تویی تو
اگه تن ندم به خواسته ات خیلی ساده میگی گمشو
شهوت از چشات میریزه میدونم دروغه حرفات
واسه تو عادته انگار بیگناه نباشه دستات
شهوت از چشات میریزه عاشقم نیستی میدونم
زور نزن خودت میدونی از تو چشمات چی میخونم
منو میخوای واسه خواسته ات واسه وقت تنهایی هات
دروغ و جعل و دغل بود اون همه حرفا و شعرات
منو میخوای واسه لذت واسه کارای کثیفت
من نمیتونم بمونم با تو و فکر پلیدت
واسه تو فرقی نداره من باشم یا کس دیگه
تو شدی بندهء شیطون داره چشمات اینو میگه
واسه تو فرقی نداره کی میوفته توی تورت
لایقم نیستی و میرم تو بمون با قلب کورت
حاضرم تنها بمونم توی تنهاییم بمیرم
ولی هیچوقت از رو شهوت کسی رو بغل نگیرم
حاضرم یه عمر بسوزم توی بی کسیم بپوسم
اما هیچوقت از رو شهوت لبای تورو نبوسم
بین تنهایی و خواسته ات انتخاب من همینه
که برم تنها یه جایی که چشام تورو نبینه
بین عشق پاک و ذلت انتخابم عشق پاکه
برو با همون کسی که واسه این کارا هلاکه