شنبه ۳ آذر
ســــــــــــــــــــیب دندان زده شعری از علی رضوی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۳ ۱۳:۰۲ شماره ثبت ۲۸۲۶۸
بازدید : ۳۶۴ | نظرات : ۱۲
|
|
من تو در آن باغ برنشستیم خلوت هم شکاز از آن خاطرها گفتسیب چیدیم خنده کنان باز ازآن باغ گ
حال سالهاست من درپی دنبال تو گشتم
عصرپاییزئ من بی تو درآن باغ نشستم
خیس گشتند چشمانم ازپی آن خاطرها که گذشتن
بوی تورا می وزید باد از آن گوشه ی باغ
ومن در پی تو تند دویدم
چیزی جز سیب دندان زده از دست تو افتاده به خاک ندیدم
ومن اندیشه کنان غرق دراین پندارم
که چرا تو میدانستی ورفتی
ازپی رفتنه تودلم سخت شکست
سالهاست که کسی در پس ایام ندید
دخترک رفت چه بی رحمانه !
پسرک ماند در هنگیده گی و دیوانه !
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.