سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        نه .. بی تو هرگز!

        شعری از

        محمد حسین پژوهنده

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ تير ۱۳۹۳ ۰۳:۰۰ شماره ثبت ۲۷۴۲۲
          بازدید : ۴۲۵   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد حسین پژوهنده

        دگر ز ابري زلال باران به کشتزارم نمي نشيند
        هواي مستي ز لاله زاران به برگ و بارم نمي نشيند
        نه ... بي تو هرگز به راه من جز تو اي نگارم نمي نشيند
        مرا همين بس که جز تو يک کس به انتظارم نمي نشيند
        اسير زلفت به باغ هستي دوباره اين دل شده نگارا
        بدون گامت عبور عشقي به رهگذارم نمي نشيند
        نسيم تازه تبسم گل به شاخساران نواي بلبل
        به جز صفاي تو باغ پر گل به يادگارم نمي نشيند
        تويي اميدم به باغ هستي چونان ونوسي به شام مستي
        اگر تو باشي خزان بيگاه به روزگارم نمي نشيند
        يقين که بي تو کبوتر دل پرد از اين باغ به سوي ساحل
        اگر نباشي نواي مرغي به شاخسارم نمي نشيند
        بيا دوباره به رقص باران گل وجودم شکفته گردان
        شب آمد از ره دوباره اين دل به اختيارم نمي نشيند
        بيا که در عشق فسانه گرديم هميشه صادق يگانه گرديم
        که جز خيالت به راه شبها کسي کنارم نمي نشيند
        بيا دوباره چونان شقايق هميشه باشيم رها و عاشق
        اگر نباشي تو در کنارم دلم به کارم نمي نشيند
        خراب عشقم چو ميگساران چونان خزانم در اين بهاران
        فسوس و آوخ شکوفه ديگر به نو بهارم نمي نشيند
        دلم چو ابري گرفته امشب بر آن غباري نشسته امشب
        مرو ز پيشم که بي تو باران به شوره زارم نمي نشيند
        تو ابر پاکي ببار بر من که خشکسالي گشوده دامن
        اگر نباري دگر شقايق به لاله زارم نمي نشيند
        قرار و آرام برد چگونه در اين خزان دل به کوي و کوچه
        نه ... بي تو  حاشا توان بودن به دل قرارم نمي نشيند
        چه گويم آخر که قصه عشق به عطر اشک و به رنگ آه است
        در اين زمانه گل اميدي به جويبارم نمي نشيند
        دريغ و دردا به باغ گريه نمي نشيند از او جوانه
        شراب لعلي دوباره ديگر به لب ز يارم نمي نشيند
        گواه من اشک گواه تو آه تو با منستي هميشه همراه
        بجز نواي تويي تويي تو بر اين سه تارم نمي نشيند
        هلا نسيما سلام ما را  ز کوهساران رسان به ليلا
        بگو ز مجنون چرا نگاهت به شام تارم نمي نشيند . 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3