يکشنبه ۴ آذر
نامه! شعری از اندیشه شاهی
از دفتر اندیشه شاهی نوع شعر
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۰ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۲۷۳۹
بازدید : ۱۰۶۳ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب اندیشه شاهی
|
عجب دیوانه ی است در هر نامه برایم مینویسد مرا به یاد داری؟ ایا من یادت میایم؟ ایا حرفهایم یادت میاید؟ ایا در خواب مرا میبینی؟ ایا در یادی من در همان کوچه های تاریک سفر میکنی؟ میدانی از کوچه ها اوازی میاید در این شب های زمستان هنوز هم گرمی تنم را احساس میکنی؟ ایا با ستاره ها از من قصه میکنی؟ در عشق تو من با کتاب ها خلوت میکنم و یا به یادت چشمانم نم نم باران میبارد عجب دیوانه ی است. در هر نامه برایم مینویسد در جواب برایش مینویسم مصروفیت هایم را ببین صبح تا شام در دفترم عمرم گذشت در عشق تو غرقم که هیچ خواب ندارم رویا که از من فرار کرده برای اشک ریختن و خندیدن هم وقت ندارم ملاقاتی من و ستاره ها یک قرن میشه قهرم با کتاب ها چون حرفی دلم را گوش نمیکند
هی دیوانه کی گفته برایت
اندیشه شاهی.
که من یاد میکنم ات؟ هر روز و شبی من تنها و تنهای تویی هر حرف زبانم به قلبی مهربانی تو پیامی میفریستد هی دیوانه کی گفته برایت که من یاد میکنم ات؟ حرف های گذشته است که مردم زمزمه میکنند انها را ما یاد میکنیم که از یاد مان رفته باشد عجب دیوانه ی است وقتی یادم میایی صدا میکنم ات اما باز هم نیستی تو را با دل صدا زدن فرصی نمیدهد عجب دیوانه ی است باز هم مینویسد ایا من یادت میایم؟ ایا گاهی هم یادم میکنی؟
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.