یقینا شما شاعر فرهیخته همراه بخش عظیمی از مردم فهیم ما از "ما" نیستید .
( البته منظور ، "ما" یی است که دردلنوشته ی ذیل به آن اشاره داریم .)
ما
مردمی با دین و ایمان اهل فرهنگیم ما
دوستدار مال دنیا و نظر تنگیم ما
در مسیر تیرگی ها تا سرای روشنی
از وفور رفت و آمد مثل آونگیم ما
گاه همپای زلال آب و ماهی مشربیم
گاه مردابی صفت مانند خرچنگیم ما
پیشتاز صلح ِ با دنیا و انسان دوستیم
عاشق درگیری و خونریزی و جنگیم ما
اهل رافت با دلی نازک بسان ِ شیشه ایم
جمله مشتاقان اعدامیم و دل سنگیم ما
ناهیان شرب خمریم و تمام مسکرات
اهل تریاک و حشیش و شیشه و بنگیم ما
ادعا ها می کنیم از هر چه خوبی در جهان
در بیان ادعا ها مان ، هماهنگیم ما
با صداقت ، یکدلی ، یکرنگی و روراستی
فاش می گویم که ده ها ، بلکه صد رنگیم ما
مایه ی فخر بشر یا چون نگین کائنات ! ! ؟ ؟
بس کنیم این خود ستایی ، مایه ی ننگیم ما
ما نه از روی عداوت عیب خود وا گو کنیم
ساعتی در گوش وجدان ، دائم الزَّنگیم ما