سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        دو در یک

        شعری از

        احمد حمیدی راد (سیاوش راد )

        از دفتر شاکی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۳ ۰۹:۳۹ شماره ثبت ۲۶۹۷۶
          بازدید : ۵۸۶   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد حمیدی راد (سیاوش راد )
        آخرین اشعار ناب احمد حمیدی راد (سیاوش راد )

        روز اول آمدن با گریه بود /ذوق و شوق مادرم هم گریه بود
        خردسالی را به گریه سر کنم / چون پدر آن روزگاران جبهه بود
        نوجوانی حسرت یک روز خوش /کار بود و درس بود و زججه بود
        در جوانی عاشق لیلا شدم /من جنونم   های های گریه بود
        روز وصلم از سر شوق وصال / خنده های ناب من با گریه بود
        زندگی با گریه های لعنتی /عشق من در قصه ها افسانه بود
        روز ترکم گفته است آن جان دل / اشکهای خلوتم نادیده بود
        رفت او و این دلم تنها گذاشت /من گمانم از دلم آزرده بود 
        حال من تنها شدم سوختم /در خیالم جان من    پروانه بود
        در درختی برگ بودم باد شد / شاد بود از او جدایم کرده بود
        من به زیر پای او عمرم گذشت / خاطراتم را کسی هم خوانده بود ؟
        روی او هرگز ندیدم بعد ترک /قلب من از دوریش در مانده بود
        خواستم تا دوریش باور کنم / این دل من ریشه ای افکنده بود
        بس که من جان را به پایش ریختم / ریشه هایم تک درختم کرده بود
                                    سیاوش راد
        زندگی را با گریه شروع کردم خردسالی و نو جوانی را گریه کردم عاشق که شدم گریه کردم در طول مدت زندگی مشترک از غمهایش غمگین شدم و گریه کردم و از خرسندیش به وجد آمدم گریه کردم خواست که جدا زندگی کنیم  گریه کردم  روز جدائی اشکهایم سیل بود او هم گریه می کرد ما توافق کردیم تا آخر عمر عاشق هم باشیم
        اکنون دیگر گریه نمی کنم فقط بغض می کنم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3