سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حوای قلابی

        شعری از

        سعید سعادتی فر(غمخوار)

        از دفتر عاشقانه های من نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ ۲۱:۳۳ شماره ثبت ۲۵۵۱۹
          بازدید : ۶۵۹   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سعید سعادتی فر(غمخوار)

        اینقد بهم نگو، برگرد بیا بمون
         
        من دیگه ایندفعه،بازی نمیخورم
         
        یک جای سالم هم، توی دلم نموند
         
        توی دلم ببین  ،از خنجرت پُرم
         
        عمری به پای تو،موندم مگه چیشد!
         
        دستاتو دست ِمن، دادی مگه  یه روز
         
        گفتی بهشت ومن، عاشقترین شدم
         
        حوا نبوده ای،یک  شب برام هنوز
         
        صدبار خام ِ اون ، حرفات شدم ولی
         
        توو قصه های تو ،حوای من نبود
         
        من دیگه آدم ِ ، تو نیستم برووو
         
        از اولش دل ِ ،تو جای من نبود
         
        بی معرفت برام ، از عاشقی نگو
         
        من خسته ام دیگه، از بازیای تو
         
        حوا نبوده ای ، من عاشقی کنم
         
        بس نیست اینهمه!،موندم به پای تو!
         
        اینقد نگو که من ، عاشق نمیشوم
         
        من عاشق کسی، بودم که بد نبود
         
        حرفای تو همش، بوی دروغ میده
         
        حوای قلب من ، بازی بلد نبود
         
        من میدونم دیگه، توی دلت چیه
         
        عشقی توو قلب تو،از اولش نبود
         
        این آخرین شبه،  بیخوابتم  بروو
         
        حیفه به پای تو ، این دل بشه کبود
         
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7