من چابهارم

شعری از دخترم :ع: دشتی تقدیم به استاد ایوب ایوبی

من چابهارم

من چابهارم دریایی وسیع چون اقیانوس دارم

درختانی سبز پوش

گلهایی چون رنگین کمان

سبزه هایی به رنگ شمال

من چابهارم با مردمانی مهربان

کارشان دریا

ماهی می کشند از هرجا

باصدفهای زیبا می سازند هرچه که بخواهند

ساحلی دارم مثل رؤیا

بنشین کنارش وبکن تماشا

هر چهار فصل را دارم

اما چهار فصلم فقط مثل بهاره

درختان سبزدارم

من رمستان ندارم برف باران ندارم

تابستانم پر میوه میوهای گرمایی

مانند انبه نخلهای خرمایی

پاییزم هم بهاره

اما ز درخت توت هم کمی برگ می زاره

اگر کردی از من عبور سری بزنین به رنگم