سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 14 دی 1403
    4 رجب 1446
      Friday 3 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۴ دی

        غریبه

        شعری از

        پاییز

        از دفتر باغ پاییزی نوع شعر قطعه

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۷ شماره ثبت ۲۴۱۱۹
          بازدید : ۶۶۷   |    نظرات : ۶۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پاییز

        در خلوت تنهایی یک مرد غریبی

        یک شب نگران آمد و جا کرد غریبه

         

        با گونهء سرخی به همانندی سیبی

        از باغ دلم عشق- سوا کرد غریبه

         

        چشمی زد و با ناز و کمی حال عجیبی

        بر سینهء من زمزمه ها کرد غریبه

         

        شاید چو مسیحا دم بانوی نجیبی

        دستی به خدا برد و دعا کرد غریبه

         

        بگشود همه عقدهء من همچو طبیبی

        پیچید به نسخی و دوا کرد غریبه

         

        اما دم آخر چو به معشوقه رقیبی

        احساس مرا رفت و جدا کرد غریبه....

        **********************

         

         

        غریبه داری میری اما نمیبینی منو

        که داره از رفتنت آب میشه جونم غریبه

        تو داری ساز سفر میزنی و من با دلم

        دارم از سوز جفای تو میخونم غریبه

        *********

        *********

        غریبه اندازهء ستاره های آسمون

        یادته به عشق هم قسم میخوردیم میمونیم

        حالا چی شده که با حال خراب دل من

        اینجوری ترانهء جدایی از سر میخونیم.....

        ********

        *********

        غریبه یادت بمونه با تو آشنا بودم من

        غریبه یادت بمونه با تو همصدا بودم من

        غریبه یادت بمونه دل من تنگ تو میشد

        مثل آینه میشکست و سپر سنگ تو میشد....

         

        دوست هنرمندم نام و فامیلی خود را تکمیل نمائید.مدیریت سایت

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2