سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      غریبه

      شعری از

      پاییز

      از دفتر باغ پاییزی نوع شعر قطعه

      ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۷ شماره ثبت ۲۴۱۱۹
        بازدید : ۶۷۹   |    نظرات : ۶۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر پاییز

      در خلوت تنهایی یک مرد غریبی

      یک شب نگران آمد و جا کرد غریبه

       

      با گونهء سرخی به همانندی سیبی

      از باغ دلم عشق- سوا کرد غریبه

       

      چشمی زد و با ناز و کمی حال عجیبی

      بر سینهء من زمزمه ها کرد غریبه

       

      شاید چو مسیحا دم بانوی نجیبی

      دستی به خدا برد و دعا کرد غریبه

       

      بگشود همه عقدهء من همچو طبیبی

      پیچید به نسخی و دوا کرد غریبه

       

      اما دم آخر چو به معشوقه رقیبی

      احساس مرا رفت و جدا کرد غریبه....

      **********************

       

       

      غریبه داری میری اما نمیبینی منو

      که داره از رفتنت آب میشه جونم غریبه

      تو داری ساز سفر میزنی و من با دلم

      دارم از سوز جفای تو میخونم غریبه

      *********

      *********

      غریبه اندازهء ستاره های آسمون

      یادته به عشق هم قسم میخوردیم میمونیم

      حالا چی شده که با حال خراب دل من

      اینجوری ترانهء جدایی از سر میخونیم.....

      ********

      *********

      غریبه یادت بمونه با تو آشنا بودم من

      غریبه یادت بمونه با تو همصدا بودم من

      غریبه یادت بمونه دل من تنگ تو میشد

      مثل آینه میشکست و سپر سنگ تو میشد....

       

      دوست هنرمندم نام و فامیلی خود را تکمیل نمائید.مدیریت سایت

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      معصومه خدابنده

      ما که رسوای زمینیم چه حسرت که شبی ا مشت تمان پیش اهالی زمان وا بشود
      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1