یا علی دستی بده تا سردهم نام علی
ضرب کلکم را زنم با ضربت گام علی
یا علی شیطان من می لرزدم گاه از درون
راهبر ذکری بگو از ذکرو اصنام علی
یا علی زارم ولی دستان لرزانم هنوز
نقش بند زلف و رویت هست و رسام علی
یا علی افتاده ام در چاه غم ها رازگو
رازگو تا راز گویم با شب و شام علی
یا علی هر کس بیآمد بر درت نقدی ببرد
از نگین شاهی و دریای انعام علی
یا علی تنهای تنهایم خدا را باده ای
تا شوم دمساز و ساز از باده و جام علی
یا علی هم گوش و هم هوش و زبان را برده ای
وه که در اجراست هردم سفته و وام علی
یا علی با پای خویش آید دلم در بند تو
دل فریبی می کند بند غم و دام علی
یا علی بی اختیار از جان و دل دل کنده ام
چون که جانم هست مجنون و دلم خام علی
یا علی دانی از عشق است و نه بهر حاجتی
می کنم با ناله های زار ابرام علی
یا علی بر باد گفتم تا بیآرد طوطیا
گر رسد بر تربت ِ پاک و دلآرام علی
یا علی تا ماه رفتم دوش من در خواب خوش
نیست آنجا هم اثر از ختم و اتمام علی
یا علی گویی حرامم کرده ای بی غم شدن
چون که حامد از ازل بَستست اِحرام علی
حامد زرین قلمی 28/11/89