سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 7 ارديبهشت 1404
    29 شوال 1446
      Sunday 27 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ای برادر تو همان اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای مولانا

        يکشنبه ۷ ارديبهشت

        ناله دل

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۲ ۲۱:۴۹ شماره ثبت ۲۲۴۰۵
          بازدید : ۴۶۳   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        بعد از این با ناله خود پر کنم افلاک را

        چون حقیقت را پذیرایم وهم حاشاک را

        ما که اهل می نمیباشیم نمیخواهیم بود

        هیچوقت هـر گـز نگریم مـا سراغ تاک را

        ما همیشه برد باریم و، هـم دریـای دل

        پیش دریا هیچ ناید هم خس خاشاک را

        ما به اسب همت مردانگی باشیم سـوار

        دارد او محکم رکاب زین هم فتراک را

        طعنه بیجا تو بر ما میزنی از روی جهل

        داده ای ازدسـت فـهم بیـنش ادراک را

        میشود ماهی طمع کار زود ازدریا برون

        زود بیند تیـزی کـارد هـمـان سماک را

        ملتی که حق یکدیگر نمایند جور و ظـلم

        ناگهان آنها به بینند حاکمـی سـفاک را

        یـار اگـر روزی بیایـد کلـبه گمنام مـا

        از سر راهش بروبیم خاک هم خاشاک را.

        ما که اهل می نمیباشیم نمیخواهیم بود

        هیچوقت هـر گـز نگریم مـا سراغ تاک را

        ما همیشه برد باریم و، هـم دریـای دل

        پیش دریا هیچ ناید هم خس خاشاک را

        ما به اسب همت مردانگی باشیم سـوار

        دارد او محکم رکاب زین هم فتراک را

        طعنه بیجا تو بر ما میزنی از روی جهل

        داده ای ازدسـت فـهم بیـنش ادراک را

        میشود ماهی طمع کار زود ازدریا برون

        زود بیند تیـزی کـارد هـمـان سماک را

        ملتی که حق یکدیگر نمایند جور و ظـلم

        ناگهان آنها به بینند حاکمـی سـفاک را

        یـار اگـر روزی بیایـد کلـبه گمنام مـا

        از سر راهش بروبیم خاک هم خاشاک را.

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        امارفا - آمارگیر رایگان سایت
        1
        در حال بارگذاری