سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        جدائی معشوق

        شعری از

        احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        از دفتر دلسروده ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۲ ۲۱:۳۰ شماره ثبت ۲۲۳۳۱
          بازدید : ۵۰۳   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد رشیدی مقدم (گمنام)

        خواستم پیش تو آیم راه دیدم بسته بود

        اشک من جاری بشد زیرا دلم بشکسته بود

        خواستم آرم جمالت لحظه ای اندر نـظر

        نرگست شهلا و ابرویت کمان پیوسته بود

        خواستم بینم که آیا عیب هست درروی تو

        بهچه زیبا خالقت نیکو تورا آراسته بود

        خواستم زیبائیت را حک کنم برلوح دل

        شعلۀ از عشق آن را هم تمامی سوخته بود

        خواستم نـزدت فـرستم نـامۀ از سوز دل

        پیک ما اندر قفس بود درش هم بسته بود

        خواستم پیغام فرستم باصبا از عشق خود

        حرکت او هم مخالف با تورا بربسته بود  

        خواستم یک گل به چینم از چمن بایاد تو

        من ندیدم گل بهیچ او غنچۀ نو رسته بود

        خواستم راز دلم گویم بـه بلبل درقفـس

        دیدمش سر کرده زیر بال خیلی خسته بود

        خواستم خورشیدرا گوید بتو احوال من

        ناگهان دیدم که او هم درافول بنشسته بود

        خواستم راز دل گمنام را گویم با سحاب

        آن سحاب هم با تند باران پـیوسته بود  

        خواستم پیش تو آیم راه دیدم بسته بود

        اشک من جاری بشد زیرا دلم بشکسته بود

        خواستم آرم جمالت لحظه ای اندر نـظر

        نرگست شهلا و ابرویت کمان پیوسته بود

        خواستم بینم که آیا عیب هست درروی تو

        بهچه زیبا خالقت نیکو تورا آراسته بود

        خواستم زیبائیت را حک کنم برلوح دل

        شعلۀ از عشق آن را هم تمامی سوخته بود

        خواستم نـزدت فـرستم نـامۀ از سوز دل

        پیک ما اندر قفس بود درش هم بسته بود

        خواستم پیغام فرستم باصبا از عشق خود

        حرکت او هم مخالف با تورا بربسته بود  

        خواستم یک گل به چینم از چمن بایاد تو

        من ندیدم گل بهیچ او غنچۀ نو رسته بود

        خواستم راز دلم گویم بـه بلبل درقفـس

        دیدمش سر کرده زیر بال خیلی خسته بود

        خواستم خورشیدرا گوید بتو احوال من

        ناگهان دیدم که او هم درافول بنشسته بود

        خواستم راز دل گمنام را گویم با سحاب

        آن سحاب هم با تند باران پـیوسته بود  

        خواستم پیش تو آیم راه دیدم بسته بود

        اشک من جاری بشد زیرا دلم بشکسته بود

        خواستم آرم جمالت لحظه ای اندر نـظر

        نرگست شهلا و ابرویت کمان پیوسته بود

        خواستم بینم که آیا عیب هست درروی تو

        بهچه زیبا خالقت نیکو تورا آراسته بود

        خواستم زیبائیت را حک کنم برلوح دل

        شعلۀ از عشق آن را هم تمامی سوخته بود

        خواستم نـزدت فـرستم نـامۀ از سوز دل

        پیک ما اندر قفس بود درش هم بسته بود

        خواستم پیغام فرستم باصبا از عشق خود

        حرکت او هم مخالف با تورا بربسته بود  

        خواستم یک گل به چینم از چمن بایاد تو

        من ندیدم گل بهیچ او غنچۀ نو رسته بود

        خواستم راز دلم گویم بـه بلبل درقفـس

        دیدمش سر کرده زیر بال خیلی خسته بود

        خواستم خورشیدرا گوید بتو احوال من

        ناگهان دیدم که او هم درافول بنشسته بود

        خواستم راز دل گمنام را گویم با سحاب

        آن سحاب هم با تند باران پـیوسته بود  

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4