سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      رباعی ودوبیتی

      شعری از

      میثم دانایی

      از دفتر شعرناب نوع شعر رباعی

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ ۰۴:۵۸ شماره ثبت ۲۲۲۷۶
        بازدید : ۷۳۸   |    نظرات : ۹۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر میثم دانایی

      رباعی

      هرکس که گذشت زخمها برمن زد

      گاهی به  روان و گاه هم برتن زد

      خالی نشدم زغصه ها پی در پی

      چون هرکه رسیدحرف دل کندن زد

      ………………………………………………………….

      هنوزم دل هوایش دارد امشب

      به سرشورو نوایش دارد امشب

      چو  امد  یاد  او   ارام،   دیدم

      که بازهم ماجرایش دارد امشب

      ………………………………….

      درون سینه دردش خانه کرده

      ویادش تا ابد  کاشانه  کرده

      دگرارامش از جان ودلم رفت

      چو دل را همدم  بیگانه  کرده

      ……………………………………….

      دلم میرفت دیشب سوی معشوق

      که بیند بار دیگر روی معشوق

      دل شوریده اما غافل از این

      که خیزد فتنه ازابروی معشوق

       

      ..................................................................................................

      میدانم روزی او خواهد امد....

      روزی که دیگر

      سنگی سخت ومنقوش

      اتاقک تنهایی ام را تضمین کرده

      و

      تنها تلنگر انگشتانش را خواهم شنید

      روزی خواهدامد.......

       

      سنگ قبر

      ......................................................................

      دوستان این چند شعر اندکی قدیمی ست وبتازگی شعری نتوانستم .....حال وروز درستی ندارم ومحتاجم به دعایتان

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      شاهزاده خانوم

      این جنگ تن به تن این خاک مرده رو وطن نمیکنه ااا همسنگر منی کاری که میکنی دشمن نمیکنه ااا من خسته ام ازت شکسته ام ازت ااا این حرف آخره ااا میگی دوسم داری این دوست دارمت از فُش بدتره
      سیده نسترن طالب زاده

      بر تپه های گرجستان تاریکی شب مینشیند ااا اراگویا خروشانست ااا دل من ااا اندوهگینست و رهااااا و غمم روشن ااا چرا که به تو نخواهم رسید ااا از پوشکین مقلب به سعدی جوان روسیهاااا
      ساسان نجفی(سراب)

      دنیای من همه عشق و عاشقی و میِ ناب اا مرا حال خوشی است زِ نیستی و سراب اا سراب
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

      لابلای متن قبلی یک حرف چون اضافه تایپ شد اصلاح می شود اا یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگاهی به حکمت چهل و شش گلستان سعدی اا بی هنران هنرمند را نتوانند که ببینند همچنان که سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند یعنی چون سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد اا کند هر آینه غیبت حسود کوته دست اا که در مقابله گنگش بود زبان مقال

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2