سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        دیدار تو...

        شعری از

        مهدی خدایی (آیدین)

        از دفتر عشق مخصوص خدا... نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۲ ۲۱:۵۳ شماره ثبت ۲۱۹۲۷
          بازدید : ۶۰۸   |    نظرات : ۶۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        1-

        هر نفس دیدار تو
        شعری است
        که باران را ترانه می کند
        و
        زمستان را
        بهار

        ______

        2-

        دار می زند مرا
        این حصار
        در تنگای آن غروب دلگیر
        چال می شود افکارم
        در میان راه تاریکی ،
        اما
        ماه همچنان زیبا می تابد
        بر سیاهی...
        _______

        3-

        دلم را به باد خواهم سپرد
        به اندوه پاییزی زرد
        با نگاهی غریب
        تا که روزی
        نسیمی شود
        بر کوهسارانت

        و اشکی

        بر چشمه سارانت...
        __________

        4-

        راهی شدم به شهر فریاد
        آنجا که ذوقی ندارد سکوت
        دیدم ردپای تو
        در میان افکار درخت،
        جوانه می شود
        و در دریا
        موج،
        آنجا بود
        که فهمیدم
        دلیل سکوتت را...

        _________

        5-

        رویای تو
        چون ابریست زیبا
        آنگاه که هستی
        چکه می کند قلبم
        و آنگاه که می روی
        خورشید چشمانت جوانه می کند
        در آسمان من...

        ________

        6-

        مرغی بی بالم
        در حضور شقایق ها
        ساده نیست
        لحظه حضور
        در میان تنهایی ها
        بزن آخرین تیغ را
        بر پیکر بی جانم...

        _________

        7-

        تو را که یاد می کنم
        ترانه می شود تمام حرفهایم
        و گل می دهد
        زبانه های آتش...

        _______

        8-

        شعری ندارم جز یاد دوست

        که گاه ترانه می شود

        و گاه

        اشک

        تا قطرات وجودم

        روزی آبیاری کند

        گل کنار پنجره تنهاییم را

        _________

        9-
        من زاده شهری دور
        در انعکاس چشمان غروب
        بر پهنه خاکستری خاک
        تبیعد شدم
        به جرم
        فراموشی تو...

        _______

        10-

        تو با منی
        و من بی تو
        چون عابری گم
        در بیابانی بزرگ
        تمام می کنم
        آخرین جرعه
        وجودم را
        ...



        تقدیم به محضر عشق ، خدایی که هر چه دارم از اوست...

         

        همه این نوشته ها بداهه بوده و اکثرشون در مشاعره نو هست ...

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3