به نام خداوند صدف
یوسف دل زود ای؛ مصر دلم خالی است
بر تن شهر لبم ؛ موسم خشکسالی است
پادشه قلبمی ؛ جیره ی عشقم بده
رعیت مسکینتم؛ چشم تو چون والی است
خنده ی بیتاب من زیر لبت جان دهد
غنچه ی سرخ انار با تو شبم عالی است
گرده ی روی تو را دست خدا ریخته
هر گره صورتت نقشه ی این قالی است
کور شدند مصریان؛ چاه دلم ناله کرد...
یوسف من زود ای ؛ چاه دلم خالی است!
تقدیم به همراه همیشگی ام... که تمام """" هم """"" هایم با او معنی میشود!
با اینکه هنوز نیستی؛ اما دوستت دارم...
پ.ن : مصرانه خواهش میکنم نقد نکنید... تک تک ابیات برایم ارزش معنوی بالایی دارند...
بداهه است و پر از احساس واقعی... دوست داشتم شریکتان کنم در لحظه های نابمان♡