سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        بدون عنوان !!!

        شعری از

        محمد رضا صالحی

        از دفتر مسافر بیابان نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۱۲ شماره ثبت ۲۰۷۱۷
          بازدید : ۶۷۹   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد رضا صالحی
        آخرین اشعار ناب محمد رضا صالحی

        من آزادم و عاشق آزادی
        مرا با قافیه کاری نیست
        با عشق، کلمات ردیف می شوند
        مرا با عروض کاری نیست
        مرا به حال خود رها بگذارید
        شعرم اسیر قالب ها نیست
        نه نیمائی ست و نه مثنوی
        نه عاشقانه ست نه عرفانی
        گلایه دارم از شعر و ادبیات فارسی
        حرفم نه مصنوعی ست نه ساختگی
        آن جا که دلم سکوتش را می شکند
        جز قلم کسی مرهم دردش نمی شود
        هیس!! ساکت شوید، حرف نباشد
        دلم وزن و آهنگ سرش نمی شود
        نفرین به شعرهای ساختگی
        نفرین به احساس مصنوعی
        نفرین به عنوان و قالب ها
        نفرین به غل و زنجیرها
        ننگ به این دفتر و بشکند کمرِ قلم
        ننگ اگر اسیر قالب شعرها شوید
        شعر من نگنجد در قالب "افراغ اندیشه"
        شعر من جنسش از گلایه و بی قالب است
        حرف های دلم خونین رنگ است
        کلمات شعرم غیر از "سپید" است
        دل خنجر خورده ام قطعه قطعه است
        اما حرف هایم در قالب "قطعه" نیست
        نفرین برترجیح و ترکیب و رباعی
        نفرین بر شعرهای عاشقانه ی مثنوی
        لنگ میزنم
        گاهی هم زیر دست و پا له می شوم
        خسته ام اکنون، از پا افتاده ام
        با این حال تو از من قافیه میخواهی ؟
        برای درددل کردن در به در دنبال حرف چند ساده و صمیمی ام
        جان مادرت بی خیال قافیه!
        اگر دلسوزی،برای دلم مرهم دردی ردیف کن
        بیخیال فکر بد را از سرت بیرون کن
        فقط چند قطره اشک برای چشمانم ردیف کن
        یا با اشک خود دل خونینم را شستشو کن
        قلم به گوش باش و حکاکی کن بر دل سنگ سخت نامردان
        قافیه؟! نه، هرگز!
        آنچه می گویم بنویس
        عشق
        آری عشق...
        بنویس عشق تا شاید بجوشد چشمه ی حیات شان ...

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0