سلام به تمامی دوستان و استادان گرامی
خواستم یه عذر خواهی بکنم به خاطر اینکه از اول مهر شروع درس و کنکورو....
و اینکه خیلی نمیتونم به اشعار شما دوستان سر بزنم عذر خواهی میکنم
امیدوارم بعد از اتمام این دوره محبت تمامی شما دوستان رو جبران کنم.
خیلی وقته ترانه ای نگفتم ولی این متنی بود که دوست دارم به تمامی دوستان شاعر و هنرمند تقدیم کنم
مداد که قهر کند ، واویلا
نه مینویسد نه لا اقل حرف میزند بفهمم چه مرگش شده
فقط هر از گاهی خط خطی میکند شاید خالی شود ولی در آخر در صفحه چیزی به زبان من نمینویسد . بیچاره برای خودش تنهایی درد و دل میکند
فکر میکنم مدادم حالش خوب نیست وقتی مریض میشود خواب را برای من هم عذاب میکند تا صبح مینشیم بالای سرش شاید حرفی بزند ولی نه انگار نه انگار....
مدتی بعد فهمیدم از وقتی مداد قرمز را به خواهرم داده ام تنها شده بیچاره دلتنگ بود، باید بروم برایش یک دوست بخرم دوستی که بعد از هر حرف مداد نقطه ی پایان را بگذارد .شاید با این کار این دلتنگی ها پایان پیدا کند
شاید...
(مهسا.ی -ترانه)