پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)
|
گفته بودم نکند کار به عادت برسد
گفتی ار صبر کنی روز مرادت برسد
همه شب وعده دیدار تو دادم به خودم
که کمی حوصله کن وقت ارادت برسد
هی گذشت و خبری از تو نشد بی انصاف!
هی نشستم که مگر قاصد بادت برسد
نرسیدم به تو و عاقبتم معلوم است
برود این دل دیوانه به یادت برسد
با رقیبم که نشستی و به من طعنه زدی
وای اگر کار دل ما به حسادت برسد
میروم بین دعا میخ تو را میکوبم
تو فقط حوصله کن وقت عبادت برسد
اگر این دسته گلت تخم خودش را نگذاشت
عاقبت مرغ هوسها به سعادت برسد
هرچه من سوخته ام بدتر از آن میسوزی
من فقط منتظرم وقت پمادت برسد
در و دیوار گواهی بدهد ظلم تو را
اندکی حوصله کن وقت شهادت برسد
غم من شعر شد و از قلمم جاری شد
عمرا این شعر و غزلها به سوادت برسد
امشب از کوچه دلتنگی ما میگذری
دست کرده ام به شعر...خدا به دادت برسد!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.