جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب داریوش خطیر
|
اگر باران ببارد
و جاری شود نسیم
میان گیسوان خیال
اگر رنگین کمان
به دست آرش بیفتد
و سیاوش در تشت
به دنبال نوشدارو
نام سهراب را فریاد بزند
و بیزن
عشق را برای چاه ترجمان باشد
وقتی
لیلی ماهی های چشمه را برشته می کند
برای آدم و هوا
و مشی و مشیانه
ترجمان برشت باشند و چخوف
زندگی کپی ابر شلوار پوش است
و خاکستری نویس هوگو
اگر کابوس های بختک بگذارند
و نفرین های ابدی هادس
از داس
به چکش رسیدند
از روز به شب
وقتی
رنگ مهتاب از یاد رفت
و بوی خاک بعد باران
از خیال و رویا
به وقاحت رسیدیم
تا
گرمی دست زال
گم شود
میان سالوس شغاد
و سادگی گل
بازیچه دوریان گری
زخم آبایی
و تمام شدن کار مکبث
مرور می کنیم
لغات های امروز را و فردا را
اما
راز زمان
در نگاه آویشن است و ساحر آواره ابدی مریم ها
با دستانی به رنگ فانوس
و لبانی از جنس بوسه
نیازی به رمز شبانه نیست
اگر عاشقی
و شاعر
دست های ما به خورشید می رسند
فرای مرز
بی کورسوی نام
و تمنای جسم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.