جمعه ۲۵ آبان
غزل شعری از احمد خالد غروب
از دفتر تلاوت عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۲ ۲۰:۱۲ شماره ثبت ۱۶۱۸۲
بازدید : ۷۰۳ | نظرات : ۱۳
|
آخرین اشعار ناب احمد خالد غروب
|
ترا که حشمت جم بهرۀ حشم باشد
گدای کوی تو ای دوست محتشم باشد
چه جای حق تو و حرمت تو ای دلبر
دلی که گشت حقیرِ تو محترم باشد
ز سر فرازی به گردون گردن افرازد
پی رضای تو هر گردنی که خم باشد
به بیدلت که بود مرهم دلش دردت
غم تو باشد اگر حاصلش چه غم باشد
به عاشقت چه دوا می دهی چه درد خوشست
تو هر چه را که عطا می کنی کرم باشد
دلا قسیم جنان قسمتت کند گر عیش
ز رنج یار نرنجی ترا قسم باشد
چو مریم است کلامت (غروب) پاک از عیب
فصاحتست مسیحش که در شکم باشد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.