جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر ژاکان باران ملکشاهی
آخرین اشعار ناب ژاکان باران ملکشاهی
|
شواليه هاي معبد تاريكي
له شده در
لابه لايِ كتابِ خونينِ تاريخ
فرسوده از جنگهاي صليبي
سر خورده از
بازگويِ خاطراتِ روزهاي حزن انگيز
بر دست صليبي شكسته
درآستين سلامي مائوري
با پوشال هايِ رويايي پنهان
در عينكِ توهمِ
چشم جهان بيني
و نيش خند ي تلخ
از لالايي هايِ خنده دارِ صهيون
براي خوابي كودكانه
دلخوش به
خرابه هاي مدفونِ قصرِ سليمان
تحقير از
دروغ گنبد آسمانِ آهنين
چشم انتظارِ
قالي پرنده
پشت سر مردابي
از كردارِ پست
رو به رو دالانِ مارپيچِ
خموش ِ ترس
فرو رفته در
باتلاقِ عميقِ ننگ
شكست خورده از
نبردِ موهن با
لژيون يأس
زانو زده؛
پناه برده به آغوشِ تباهيِ شب
لب بر لبِ
شيبِ تندِ شهوت
بوسه زده بر شانه هايِ
سردِ ابليس
در آستانه ي مرگ ...!
-------
پ. ن
رانده شده از بهشت
تبعيد ي به زمين
در انتظارِ بشارتِ دوزخ
------------
تقديم به تمام آزاد انديشانِ دنيا
كاك باران ، تهران ، تابستان 1392
از لطف و بزرگواري تمام مردم قبيله ام (شاعران شعر ناب) واقعلا سپاسگذار و شرمنده ام ، انشالله حالم بهتر شد بتونم تك تك جبران دلواپسي ها و دلنگراني هاي شما عزيزان باشم
اين مدت شرمنده ي همه شدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.