پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)
|
اي كه در باده ما زهر غمش ميريزي
پس چرا زان همه آناله كمش ميريزي؟
پر كن اين جام كه ما مست و خرابيم ز غم
مدتي هست كه ما دور و جداييم ز هم
از كف باده ما گر غم جانان برود
از سر مستي ما عالم عرفان برود
ديگر اين دل ز چه سوزد؟ز چه رو گريه كند؟
سيل اشكش به كدامين شرري هديه كند؟
تا زمان هست بگو غم به دل انباشته باد
پرچم عشق و وفا يكسره افراشته باد
آنكه مي خورد و خوشي كرد بدان عاشق نيست
وانكه با خنده بزد طعنه بدان لايق نيست
عشق اگر بنده هر قامت لرزان ميشد
درد اين خيل جماعت همه درمان ميشد
اينچنين در گران در صدفي پنهان است
زين جهت ديده ما تا به سحر گريان است
بايد آنقدر غمش خورد كه بيدار شود
آن زمان بنده دل لايق ديدار شود
خبرت نيست مگر؟اشك همان باده ماست.
وانكه يك عمر به دل چنگ زده ناله ماست.
خوشخور اين باده به كام همه عشاق نشست
بهر نوشيدن اين باده همه جام به دست
(10/2/79محمد رضا نظری)
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.