دوشنبه ۳ دی
نذر کبوتر .... شعری از رضا محمدصالحی
از دفتر شاید فردا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۱۲:۱۳ شماره ثبت ۱۵۶۶۱
بازدید : ۱۰۴۸ | نظرات : ۱۹۸
|
آخرین اشعار ناب رضا محمدصالحی
|
یا من اسمه دوا و ذکره شفا
با خواندن خبر بیماری کبوتر ( کاک باران ) بغضی عجیب در گلویم نشست و با همان بغض این بداهه را سرودم و بی هیچ کاستی نذر شفای ایشان منتشر کردم
دیشب برای چشم هایت گریه کردم
از ابتدا تا انتهایت گریه کردم
دریا اگر باران نبارد دیدنی نیست
دریا برای غصه هایت گریه کردم
گفتی کبوتر بال پروازی نداری ...
نذر شفای بالهایت گریه کردم
...................................
....................................
با هر تپش بند دلم میلرزد اما
حال خوشی دارم برایت گریه کردم
حال خوشی دارم دعا کردم کبوتر
از ابتلایت تا شفایت گریه کردم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.