يکشنبه ۴ آذر
که نمی داند شعری از آرزو حاجی خانی
از دفتر فصل موهای تو نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۲ ۲۰:۲۱ شماره ثبت ۱۵۴۷۲
بازدید : ۸۹۵ | نظرات : ۹۶
|
آخرین اشعار ناب آرزو حاجی خانی
|
وسعت می گیری
با7 مزرعه ی گندمزارها
و19 مزرعه ی شالیزارهایم
لبهای تری که می بارند
موهایی که تاب می خورند
می دانم پنجره ها بسته است
وسعت می گیری
بادامن 40 تکه ای که
دارم به زور ازاسبهای سرکش پس می گیرم
لباسهایی که خیس است
گامهایی که عریان.
می دانم پنجره ها بسته است
وسعت می گیری
باهوای4 هجای مستقل
برلبهای مردی که دوست نداشت آرزویش رااز دست بدهد
می دانم پنجره هابسته است
انفجار آغوشت
من را در کنج اتاقی نشاند
که از یاد توپراست
چه فرقی می کند
وقتی خداوند هنوز فرصت نکرده
بادهاراخلق کند
ابرهارا.
هنوزپنجره ها بسته است
ودرهارانیزمردی می بندد
که نمی داند
باران چیست؟!
.........................................
آرزونوشت می دانید که نقد شعرم رادوست می دارم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.