سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        بند

        شعری از

        لادن آهور (بانو)

        از دفتر رقص قلم نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۳ تير ۱۳۹۲ ۱۰:۲۲ شماره ثبت ۱۴۷۷۴
          بازدید : ۱۳۴۸   |    نظرات : ۱۶۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لادن آهور (بانو)

        هست ما عشق بند شعرم پاره شد قلاب بیاور خیالاتم را ببافم
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        علیرضاجهانگیری نوین

        ،

        مرجان جلال موسوی

        ،

        سمیرا شریفی (آسمان)

        ،

        لادن آهور (بانو)

        ،

        علی افشاری (فانوس)

        ،

        سید حاج فکری احمدی زاده (ملحق)

        ،

        امیر حسین مقدم

        ،

        عباس جوخواست

        ،

        زهرا زمانی(نیروانا)

        ،

        امیر علی مطلوبی (سخن سنج تبریزی)

        ،

        شاهرخ موسی زاده

        ،

        محبوبه زیدی (ماه پوپک)

        ،

        لیلای

        ،

        حسام يغمايي مقدم

        ،

        اعظم امینی مقدم

        ،

        سعید مطوری /مهرگان

        ،

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        ،

        مریم مرشدی

        ،

        مهدی خدایی (آیدین)

        ،

        فرهین رام

        ،

        مهدی قربانی (ققنوس)

        ،

        اعظم گليان ( ماهور )

        ،

        جابر ترمک

        ،

        مهران کاظمی

        ،

        کبوتر باران(حسين باران)

        ،

        زیتا رضایی

        ،

        شهاب احمدي (غروب دلتنگي)

        ،

        آرزو حاجی خانی

        ،

        معصومه نصیری

        ،

        زهره زاهدی

        ،

        فاطمه رحمتی

        ،

        محسن ابراهیمی ( غریب )

        ،

        احمدرضا زارعی

        ،

        صادق آل موسوی،بیژن

        ،

        عادل غضنفری

        ،

        فاطمه جهانباز نژاد

        ،

        داریوش خطیر

        ،

        محسن حامد (باران)

        ،

        وسعت اله کاظمیان دهکردی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        پردیس همت(پـرگل)

        ،

        حامد زرین قلمی

        ،

        محمد ترکمان(پژواره)

        ،

        سيد محمد مير سليماني بافقي(باران)

        ،

        عباس یزدی (طوفان)

        ،

        تابنده حیدری بافقی(ارغوان)

        ،

        محمد رضا نظری(لادون پرند)

        ،

        کاظم دولت آبادی(فراز)

        ،

        رضا محمدصالحی

        ،

        حامد شریفی(عرش)

        ،

        زهرا دل آرام(مرال)

        ،

        جامد خلجی

        ،

        حسن حسینی

        ،

        یخ فروش جهنم(نادرروشنی)

        ،

        مسعود میناآباد

        ،

        منیژه ضیغمی

        ،

        ئاریو

        ،

        بهونه راد

        ،

        محمدرضا پهلوان

        ،

        خاکسار

        ،

        علی عبداللهی

        ،

        امیر ابراهیمی

        ،

        زهرا ستایش کیا

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3