جمعه ۲ آذر
لیوان و انگشتر شعری از آرش توفیقی
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ تير ۱۳۹۲ ۲۳:۲۳ شماره ثبت ۱۴۵۳۶
بازدید : ۱۰۸۴ | نظرات : ۱۹
|
آخرین اشعار ناب آرش توفیقی
|
بار برابری اشیاء برابر نیست !!!
ببین چیزی نبوده ، چیزی ام نیست
همیشه می شه از اول شروع کرد
ببین من این غرورو سر بریدم
تو هم از راه این تصمیم … برگرد
نباید سمت تو لیوان و … اما
تو هم انگشترت رو پرت کردی
آخه لیوان و انگشتر یکی نیست !
تو بی شک با من و دنیام … سردی !
فقط یک قهوه با ما مشترک بود
تو لیوانی که سمتت اشتبا کرد
ولی انگشتری که بال دادیش
تمام زندگی مو جا به جا کرد
غرورم خوبه ، وقتی جاش باشه
نباید سمت دیدت رو بگیره
درستش اینه وقتی عشق لرزید
از اون خونه ، همیشه مرد می ره !!!
یه شب رو از اتاقت دور باشم
تمام حس من ، دلتنگ می شه
شب من پشت هم سیگار ، سیگار
شب تو گریه و آهنگ می شه
ببین چیزی نبوده ، چیزی ام نیست
همیشه می شه از اول شروع کرد
درستش اینه ، من از خونه می رم
تو هم تا صبح ، سمت عشق … برگرد !
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.