سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 ارديبهشت 1404
    1 ذو القعدة 1446
    • ولادت حضرت معصومه سلام الله عليها، 173 هـ ق، روز ملي دختران
    Monday 28 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ای برادر تو همان اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای مولانا

      دوشنبه ۸ ارديبهشت

      آب حیات

      شعری از

      مهدی رستگاری

      از دفتر روزگاران نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ ۴ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۲۵۳
        بازدید : ۴   |    نظرات : ۰

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی رستگاری

      #چهارپاره- شماره ۰۲
       
      بسمه العزیز
      آب حیات 
       
       ۱
      دیری است که در هاله های ابهام
      همواره وضع روزگار آشفته است
      در این شب طولانی و مه آلود
      گویی که بخت بینوایان خفته است
      ۲
      می آیی از راه و در این تاریکی
      روی تو ماه آسمان دل شد
      مهر تو از عمق از وجودم جوشید
      اینک دل و جانم به تو مایل شد
      ۳
      هر گام که برداری و بگذاری
      پیدا است اعجاز و کرامت دارد
      سرو بهشتی قد و بالایت
      حقا نشانی از قیامت دارد
      ۴
      آشفته حالم در زمانه اینک
      از گردش این چرخه بدآیین
      لبخند محوی هم برایم کافی است
      تا دردهای من بیابد تسکین
      ۵
      هر گوشه چشمان ناز و مستت
      میخانه پرشور و دل آرایی است
      خال لبان بوسه بخشت بی‌شک
      از آیه‌های بارز زیبایی است
      ۶
      از چشم هایت می گریزم اما
      صیاد چشمانت به قصد نخجیر
      گویا مرا کرده نشان تا بارد
      از قوس ابروی کمان بر من تیر
      ۷
      ای من به قربان نگاه تندت
      آیا مجال عرض یا آهی هست
      آیا برای مهرجویی از تو
      ای دلبر نامهربان راهی هست
      ۸
      از لحظه ای که چشم های نازت
      دل را ربود از دستم و با خود برد
      جان می فشاند مهدی و یک روزی
      گویند او در آرزوی تو مرد
      ۹
      دیدم گذر می کردی و پنهانی
      یک خنده آمد بر لبان قندت 
      اب حیات زندگی من شد
      آه ای غریب آشنا لبخندت..
       
      #مهدی_رستگاری
      سی ام فروردین سال یکهزار و چهارصد و چهار خورشیدی
      نوزدهم آوریل ۲۰۲۵ میلادی
       
       
      دفتر شعر روزگاران
       
            ‌༺‌‌‌࿐•◍•✿ฺ🦋✿ฺ•◍•࿐༻‌
      ۱۲۳۷
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۱ شاعر این شعر را خوانده اند

      سیاوش آزاد

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1