دوشنبه ۱۱ فروردين
|
آخرین اشعار ناب مهدی ملکی الف
|
یک غزل و يک ترانه و یک رباعی از مهدی ملکی الف
غرقِ دریا
باش تا تند بمانَد ضربانم هر شب
با تو آرام شود کل جهانم هر شب
باز معشوقهی زیبای غزلهایم باش
تا فقط عشق تو باشد به زبانم هر شب
دائما عطر تو در کلبهی من باشد کاش
تا که مستت بشود روح و روانم هر شب
موجِ سرمستی من باش که در آغوشت
غرق دریای تو باشد دل و جانم هر شب
با تو دیوانهی گرمای بهارم، اما
بی تو در سردیِ دلگیرِ خزانم هر شب
غرقِ احساس
جهانی خوب دارم با تو هر شب
وجودم با تنِت آروم میشه
هوای عشق میگیرم کنارِت
تو باشی غرقِ احساسم همیشه
بمون تا غرقِ سرمستی بمونم
که عطرِت توی اشعارم بمونه
دلم دلدادگی میخواست بانو
ولی عشقی که من دارم جنونه
بیا دائم پناهم کن خودِت رو
که بی آغوش تو قلبم خرابه
فراتر میره این دیوونه با تو
وجودِت بهتر از رویا و خوابه
شبی لبخندِ نازِت عاشقم کرد
تو با خندیدنِت پایانِ دردی
زمستون با تو بی معناست هر سال
تو گرمابخشِ این شبهای سردی
بمون تا شهر واسم سبز باشه
که توی قصهی من نوبهاری
دلم لبریزِ حسرت باشه گاهی
خودِت درمانِ این احوالِ زاری
تبریزیِ خوشگل
با این دلِ دیوانه و باطل چه کنم؟
با حسِ جنون که دادهام دل چه کنم؟
چشمک زدی و مرا روانی کردی
از دست تو تبریزیِ خوشگل چه کنم؟
شاعر: مهدی ملکی الف
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.