چهارشنبه ۲۹ اسفند
محو یگان شعری از محمد گلی ایوری
از دفتر محضر عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۶۵۴۱
بازدید : ۸ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب محمد گلی ایوری
|
محو یگان
گفت؛ صاحب نظری سرّ نهان ما را بس
ور تو را نان و نوائیست جوان ما را بس
چشمِ سفره به دری تا برسد قوتی چند
لقمهای نان، بری از دلنگران مارا بس
گر نباشد عرق از شرم و حیا بر چهره
گاهِ رفتن به سرا رونقِ جان ما را بس
شب به در گاه یگانه به نیاز آمده ام
گر نیازم نشود صحبتِ آن ما را بس
رنج دنیا گذرد گنجِ معانی چه خوشست
دفترِ واژه ببر برگِ امان مارابس
حالِ دنیا که دگر قدر تماشایی نیست
دلِ ما گر بشود محوِ یگان ما را بس
با احترام: محمد گلی ایوری
پ ن: شاید قبلا از این ردیف و قافیه توسط دیگر شاعران استفاده شده باشد
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
رد قلمتان ابدی 🌹🤍🙏