چهارشنبه ۲۲ اسفند
|
دفاتر شعر آرش کربلایی علی
آخرین اشعار ناب آرش کربلایی علی
|
گر چه جفای یاران بر من چه ها کشانده
اما وفای بنده از آنها دریغ نمانده
دل گشت کاسه ی خون از دست این یاران
چشم شد غرقه ی خون از کار آشنایان
تا حالشان که خوب است یادی ز ما ندارند
تا کارشان که شر شد یاد میکنند مارا
تا کارشان که گیر است ما چون فرشتگانیم
چون کارشان تمام شد ما نیز بیگانگانیم
من را پلی دیدن در درد و سختی ها
خر چو گذشت از این پل ، پل گشت سنگ خارا
هر بار گفتم ای دل این پل را خراب کن
گفتی چشم اما ، باز کردی کار خود را
ای بی وفایان امروز روز کجایید
گویی که ما مقصر ، از جانب شمایید
این در مرام ما نیست یاری نیمه راهی
ننگ است بر شما ننگ کین کردهاید کار را
هرگز حذف نکردم یاران بی وفا را
آنان خود کردند آنچه بودشان تقاضا
این چرخه گردون چرخد باز دوباره
بر پیش من آیند آن گاه باز دوباره
این مرض عجیبی ست درمان هم ندارد
ذات خراب باز هم میزاید خراب را
در حیرتم از غرور این وارثان بی نام
یا رب مباد آن روز پادشاه شود گدا را
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.