سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        یک صندلی وَ دفتر شعر و کمی طناب

        شعری از

        علی صفری

        از دفتر پیشرو نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۲ ۱۷:۲۹ شماره ثبت ۱۳۶۴۰
          بازدید : ۹۴۲   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی صفری

        بی تو طناب دور سرم حلقه می زند
        مرگی غریب دور و برم حلقه می زند
         
        بغضی عجیب خلوت دل را گرفته است
        بر خنده های مختصرم حلقه می زند
         
        تصویر رفتنت و سکوتی میان بهت
        با اشک توی چشم ترم حلقه می زند
         
        گفتی برو... بمیر... و رفتم.. ولی هنوز
        فریاد تو به گوش کرم حلقه می زند
         
        این بی تفاوتی و توجه نکردنت
        در التماس بی ثمرم حلقه می زند
         
        بختی سیاه ، بختک هر روز و هر شبم
        در لحظه های در به درم حلقه می زند
         
        بر جای دستهات که خالی نمانده است
        درد زمانه برکمرم حلقه می زند
         
        سیگار لعنتی نفسم را گرفته است
        در غصه های بی پدرم حلقه می زند
         
        بوی نبودنت همه جا پر شده ببین
        در لابه لای این اثرم حلقه می زند
         
        یک صندلی وَ دفتر شعر و کمی طناب
        بی تو طناب دور سرم حلقه می زند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدرضانظری چروده
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۰۰
        درد یعنی بزنی دست به انکار خودت
        عاشقش باشی و افسوس گرفتار خودت
        وبلاگ زیبای شما را دیدم دوست من /
        نقدهای بعضی ازدوستان راهم خواندم ولی من به کلمه واقعن نقد دارم .شاعرتوانایی هستی .دوستان هم منصفانه نقد نوشتند
        ولی امروزه نقد مثل این مصراع من میباشد
        نقدیعنی بزنی دست به کشتارخودت.چروده /روزافزون باشی دوست من خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6