دوشنبه ۳ دی
|
آخرین اشعار ناب علیرضا محمودی
|
شب یلدا نشستن دور کرسی
چه خوش باشد ز هم احوالپرسی
کهن رسمی ز ما ایرانیان است
نکو آیینی از زرتشینیان است
پر از خنده لبانِ سرخِ کودک
شده شیرین دهان از نقلِ کوچک
یکی گوید جُکی از مرد و نرده!
یکی پرسد هوا اینجا چه سرده؟
پدر رفته خریده هندوانه
سرِ سفره حلیمی مادرانه
پسر گیرد به شادی فال حافظ
به گوش جان نشیند قال حافظ
یکی ظرف مسین بر روی مجمر
پر از شلغم ، کدو سیب و چغندر
انار و پرتقال و سیب و لیمو
کنارش کاسه ای بادام و گردو
زند لبخند چای زعفرانی
کمر باریک دارد استکانی
پدر گوید ز دوران جوانی
که عاشق گشته بر ابرو کمانی
بگوید مادر از عهدی قدیمی
که نشکسته است با یاری صمیمی
نباشد سفره ای خالی خدایا
نبینم چهره ی غمگینِ بابا
نشاید صورتی از سرخ سیلی
نگردد آسمانی سرد و نیلی
خداوندا ز تو خواهم سعادت
فراوان کن بر این ملت حمایت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
پایدار وبرقرار باشید
درود بزگوار وادیب دانا