سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    ایستگاه شلوغ

    شعری از

    مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

    از دفتر نجوای دلسوز نوع شعر دلنوشته

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ ۲۳:۳۴ شماره ثبت ۱۳۳۸۳۹
      بازدید : ۳۹   |    نظرات : ۴

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
    آخرین اشعار ناب مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

    آخرین بار
     
    که
     
    تو را
     
    دیدم
     
    با شالی سبز
     
    در
     
    ایستگاهی شلوغ
     
    منتظرِ آمدن
     
    بهار بودی!
    ...
    دلسوز
    ۳
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    ۱۲ روز پیش
    کوتاهی زیباست خندانک
    شاهزاده خانوم
    ۱۲ روز پیش
    چه زیبا خندانک
    درود بر شما خندانک
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    ۱۱ روز پیش
    احتمالا سال ۲۰۱۷ بوده جناب بدری
    چون سبز ۲۰۱۷ مد بود .
    موفق باشید خندانک
    فرامرز عبداله پور
    ۱۲ روز پیش
    درود
    مثل همیشه
    زیبا و دلنشین
    سروده اید
    ⚘⚘⚘⚘
    رقص قلمتان ابدی
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    من نَفَسِ شبی چراغانی ام ااا دیر زمانی ست که بارانی ام شعر مشترک کوهواره و شاهزاده خخخخ
    شاهزاده خانوم

    دیر زمانی ست که بارانی ام
    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2