سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        معرکه

        شعری از

        علی اصغر جودان(جاوید)

        از دفتر مثنوی نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۴۱ شماره ثبت ۱۳۳۶۰۲
          بازدید : ۶۴   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اصغر جودان(جاوید)
        آخرین اشعار ناب علی اصغر جودان(جاوید)

        از معرکه می ایم با جان و تنی زخمی
        از صورت من پیداست صد وسوسه منفی
        من زخم پر از دردم این زخم خدادادیست
        با درد عجینم من این حالت من عادیست
        در دوزخ پیراهن عمریست اسیرم من
        یک باغ پر از گل را عمریست کویرم من
        از دامن مهتابت ای سلسله خورشید
         در کودکیم مانده ان صبح پراز امید
         در ورطه این اقبال جای شدن ما نیست
         در ظلمت این شبها حتی خبر از ماه نیست
         از پاکت سیگارم یک کام دگر مانده
        ازجام دوچشم من یک قطره تر مانده
        جای نخ سیگارم بر روی لبم افتاد
        هرکام که چاقیدم درسینه من جان داد
        برگرد حریف تو در معرکه مغلوب است
         این معرکه دنیا با بودن تو خوب است
         این غول هزاران سر افتاده به خاک اما
         معنی نشود ساحل این پهنه بی دریا
         برگردو تو ماهی شو درسینه شناور باش
         بر خرقه دود الود تو ان پک اخر باش
         بیجانمو بیچاره اصلا نفس من نیست
        حیرانم و اشفته احوال دلم ابریست
         ای سایه مغمومم ای درد ملال اور
        ای سایه ی افتاده ای اطلس خواب اور
         ای همدم دردی که از کودکیم مانده
         این نغمه دردم را در گوش دلم خوانده
         ای زخم پر از مرهم با من تو مدارا کن
         ای جام پر از دارو من را تو مداوا کن
         باید به خودت آیی از خواب خودت پاشو
         از پیله بزن بیرون تو غرق تماشا شو
         بنگر همه جا دود است ایینه مکدر شد
         بر واژه تاریکی این پرده مکثر شد
         بر جای قلم سیگار بنشستو خدایی کرد
         بر وصلت هر واژه سیگار جدایی کرد
         با ما بنشینی تو محتاج مداوایی
         زیبا نشود رویت هر شکل بیارایی
        این خانه ویرانه ویرانتر از این دل نیست
        برخیز و به خود برگرد برگشت تو مشکل نیست
         برخیز که عمری را بر خاطره سوزاندی
        اینده جلو میرفت وقتی که تو میماندی
         از خاطره دوری کن این خاطره ها دردند
        این خاطره های خوش در خویش گمت کردند
         بگذار که ما باشیم ان باهم و پیوسته
         ماضی بعید من از ما نشوی خسته
         این بودن من با تو معنای ضمیر ماست
         بگذر ز ضمیر من این واژه چقدر تنهاست
        برخیز تمام من برخیز و تماشا کن
         هرچیز بغیر از عشق گفتند تو حاشا کن
         این واژه افتادن در مسلک ما درد است
         زانو بزنی؟ هرگز این خاصیت مرد است
         مردانگی و مردی از مرد و زنی دور است
         این مرد بدون تو یک وصله ناجور است
        حالا که تو می ایی هر لحظه به شعر من
         از توست که میرویدهر واژه به فکر من
        برگردو به من بازا ای حضرت انسانم
         من رود پراز خشمم اماده طغیانم
         هرچیز که میخواهی از بودن من بردار
         اسطوره تنهایی من را تو زمین مگذار
        مگذار که بیهوده سر در گم خود باشم
         یک عمر وبال ان یک فعل نشد باشم
         از معرکه می ایم با جان و تنی زخمی
         از صورت من پیداست صد وسوسه منفی
        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۸ آبان ۱۴۰۳ ۱۴:۵۷
        درود بزرگوار
        جالب و زیباست
        قوافی؟ خندانک
        علی اصغر جودان(جاوید)
        علی اصغر جودان(جاوید)
        شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ ۱۲:۰۴
        سلام استاد عرض ادب ممنونم از نگاه زیباتان .
        میشه واضح تر بفرمایین کدوم قافیه ها مشکل دارن؟
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۳:۲۶
        سلام
        بسیار بسیار زیبا سرودی بود
        قلمتان توانا وهمیشه برقرار باشد
        دستمریزاد
        درود دورد
        خندانک خندانک
        علی اصغر جودان(جاوید)
        علی اصغر جودان(جاوید)
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۵
        ممنونم استاد لطفتان مستدام🌺
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۸:۳۴
        درود گرامی

        قلمتان نویسا

        خندانک خندانک خندانک
        علی اصغر جودان(جاوید)
        علی اصغر جودان(جاوید)
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۵
        ممنونم استاد جان🌺
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۲۱
        درود برشما شاعر گرامی

        جالب وزیبا بود

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی اصغر جودان(جاوید)
        علی اصغر جودان(جاوید)
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۳۶
        ممنونم استاد جان🌺
        ارسال پاسخ
        محمد گلی ایوری
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۲۱:۲۴
        درود و احترام
        خندانک خندانک خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ۲۲:۰۱
        درود قلمتان ماندگار
        یاسر قادری
        جمعه ۱۸ آبان ۱۴۰۳ ۱۹:۱۵
        درود و مرحبا جناب جاوید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1