کوچه

ترمینال منظورتون کجاست؟ یعنی برید ناکجاآباد؟
با توجه به سبک خاص اشعار سپیدتون توقع داشتم این ترمینال جای خودشووو بده به یه محل وحشتناک برای سلاخی😅

تا قبل دیروز که کلی برام اشعار کلاسیک زیباتون‌رو فرستادید، فکیر می‌کردم روحیه‌ی شما همینههه... اما دیدم نههه خیلی لطیف‌تر از این حرفاست...
و جالب اینجاست که دیروز نوشتید توی شعر کلاسیک نمی‌تونید احساساتتون‌رو تزریق کنید...
اون شعرهایی که من خوندم سرشار از احساسات بود و همشونم از نوع ملیح و خوبش...
فک کنم منظورتون احساسات خشن‌وار بود که نمی‌تونید توی کلاسیک پیاده کنید... و این حسارو توی شعر سپید راحت‌تر پی‌دایه(پیاده) می‌کنید...😎
با توجه به برداشتی که از حس‌های اشعارتون توی دو قالب مختلف گرفتم، وزن بی‌خاصیت رده... یعنی چی؟
یعنی شما اجازه ندارید بگید وزن بی‌خاصیت...🤭
چرا؟
چون شما احساسات خوب عاشقانه‌تون دو مدله...
یک: عاشقانه لطیف که در اشعار موزون‌تون جلوه خاص و زیبایی داره
دو: عاشقانه خشن😬 که اشعار سپیدتون‌رو خاص کرده و اگه همینطور ادامه بدید احتمالا بتونید یه سبک عاشقانه خشن به وجود بیارید...😜 (در جریان نیستم کسی این کارو کرده باشه یا نه... شایدم اتفاق افتاده )
در نتیجه موظف هستید در دو قالب بسرایید اینطوری میشه که هر دو جنبه احساساتتون در قالب مخصوص به خود خودنمایی خواهد کرد...
دقت کردید چقدر نوشتم قالب و خشن😜
اینهمه نوشتم سلام ندادم؟...🙈
درود بر شما جناب رجبی ارجمند
شاد باشید

درود بزرگوار
جالب و زیباست

سلام و عرض ادب

برای من که دائم السفرم شعر زیبای شما ادراک‌سوی و دلپسند هست . به نظرم هنر به‌جز پرداختن به جزییات و توجّه به ریزه‌کاری ها و ظرایف زندگی ، تعریف دیگری ندارد که خصیصه‌ی بارزِ شعرِ شما جزییات نگری است و به قول لئوتولستوی در کتابِ هنرچیست ؛ شعرتان پارامترهای هنربرای هنر و نیز هنربرای اجتماع را توامان و تلفیقی با خود داشت و این کار درنگ و تامّلِ مطالعه محور شاعر را گویا و رساست .

سلامت و دلشادباشید
قلم تان نویسا روزگارتان خوش

آفرین بر هستی و اشعار شما
شاعر شیرین سخن گلبار ما

با سلام و عرض احترام آقای رجبی بزرگوار
زیبا بود
درود بیکران بر شما

درود
مثل همیشه
زیبا و دلنشین
سروده اید
⚘⚘⚘⚘
رقص قلمتان ابدی

.

درود تان گرامی

قلمتان نویسا

سلام و عرض ادب
احسنت

سلام حسام عزیز و دوست داشتنی ام
بقول پژمان خان تو بهترینی
دستمریزاد
هایده کام بیمارستان حسام گیان
ژیر سه شعر قبلیت نظر نویسام ولی جواومان نیاید 😉😊
🌹🌹🌹🌹🌹


خیابان مثل کرکس
به تماشای بی کسی ام نشست

درود جناب رجبی
زیباست

نمیشه از آدمی وزن را گرفت
کم کردن وزن هم عوارض خودشو داره
اسکلت را باید قوی کرد

درود ها بر جناب رجبی بزرگوار
زیباست وجالب
جنازه ای که دلش بگیرد ؟؟؟
به جای ترمینال نمیشه جای بهتری بره ؟؟؟
مثلا دور از آدما..
به هر حال اشعارتون زیباست
موفق وسربلند باشید

سلام
اگ امید داشته باشی شاید مسافری
برگرده هیجا ب جز ترمینال جای بهتری نیست

ممنون از نگاه تون

درود و احترام جناب رجبی که عزیزید و گرامی

زیبا بود و جالب

واژه ترمینال به نظرم بجاست
چون انتظار فراوانی را در خود نهفته دارد چه در خروج و چه در ورود...

ببخشید زیاده گفتم

سرفراز باشید و بی نیاز

درود سروده ای زیبا بودو جالب

درود جناب رجبی استاد و برادر عزیزم
بسیار زیبا بود و دلنشین
رد قلمتان ابدی 🙏🤍🌹


من هنوز عاشق بارون عاشق بوی نَمَم
هنوزم به مادرم میگم دعاکن واسه درمون غَمَم
...

باسلام و درود به جناب رجبی
اولین بار است که اشعار شما را مطالعه می کنم / با توضیحات شازده خانم کمی به فکری که کردم مطمئن تر شدم ولی با توضیحی کلی تر ، همانطور که دوستان هم می فرمایند و از اشعار موزون و قافیه دارتان پیداست و البته خودتان اذعان دارید بحث دست وپا بسته شدن در بیان به لحاظ حفظ وزن ، قافیه و ردیف با توجه به توانایی در شعر موزون شما قطعا بستر نگارش شما را به سمت انواعی از شعر نیمایی ، سپید و سرانجام نو رهنمون می شود . نوعی نگاه ساختار شکنانه در بیانتون موج می زنه که گاهی به آن لجام می زنید و سعی می کنید با ترکیب بندی هایی نگاه شاعرانه را بر آن مستولی کنید . دست بردن به جیب خیابان مضمون جالبی بود که دو بار در شعرتان منعکس شد که به نظرم یک بارش زیبایی منحصر به فرد داشت و در این کشاکش بین خودتان و خودِ خودتان عنقریب به امضای خود خواهید رسید .موفق و سرافراز باشید . امیدوارم خودِ خودتان را با هیبتی سرشار از ترکیب های واژگانی جدید به زودی زود و با قوام و دوام بیشتر ببینم

درود زیباست