شنبه ۱ دی
سِحر و جادو شعری از علیرضا صانعی
از دفتر ردپای سایه ها نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۱۳۳۴۹۷
بازدید : ۵۱ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب علیرضا صانعی
|
یه چیزی توو وجودت هست
که انگار توی هیشکی نیست
همش دنبالِ اون هستم
نگو شاید که هیچی نیست!
منو باور نداری تو
قشنگ معلومه از چشمات
نمیخوای با دلم باشی
قشنگ فهمیدم از حرفات
تو دستت از همون اول
به آسونی برام {رو} شد!
خیال کردی نمیفهمم
تو فِک کن سِحر و جادو شد!
از اون روزی که حرفامو
شنیدی و ردش کردی
شب و روزام بهم ریخته
تو حالم رو بدش کردی
تو دستت از همون اول
به آسونی برام {رو} شد!
خیال کردی نمیفهمم
تو فِک کن سِحر و جادو شد!
علیرضا صانعی ✍️
آبان ماه ۱۴۰۳ 🍁
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.