زن خلقتی خاص است ،گاهی شکل انسان می شود
هر جایگاهی باشد او والای دوران می شود
وقتی خدا با دقت بسیار ، زن را آفرید؛
گفت این همان سیبی است که ترکیب دندان می شود
کم کم زمین را گرم کرد از برکتِ این ذاتِ پاک
دید اول از هر چیز او ، یاسِ گلستان می شود
یک جنس دیگر را خدا یک گوشه پنهان کرده بود
تا سورپرایز زن شود یک عمر مهمان می شود
جنس مخالف را کمی با مهربانی وعده داد؛
حق شما نسبت به زن قطعاً دو چندان می شود
محتاط کاریِ خدا شاید دلیلش روشن است
اما خودش فهمید که بعدا پشیمان می شود
زن حرف کمتر زد ولی، عکس العمل هایش مثل
چیزی شبیه یوسف و دربند و زندان می شود
چیزی بخواهد را یقین آسان به دستش آورد
هر غیرممکن دست او در حدّ امکان می شود
تُرد و لطیف و نازک است این ماه امّا شک نکن!
در سختی و هر مشکلی همپای مردان می شد
صد نقشه را یک روزه در کشور پیاده می کند
یک لشگر از سرباز را ، فرمانده گردان می شود
در دامنش می پروراند زندگی را با امید ؛
زخمِ دل از مهر و محبت هاش درمان می شود
آرام باشد بی نیاز از ذره ای منّت به خود !
هر جا خطر را حس کند شیری به میدان می شود
وقتی که مادر می شود کل جهان گهواره است
بغضش اگر هم بشکند سیلاب باران می شود
وقتی خدا زن آفرید شیطان حسودی کرد و رفت
با فکر اینکه بعدها ، این ظلم جبران می شد
شیطان کم آورده است و حال، شاگردیِ او میکند
درسی که او پس می دهد ، مشقِ دبستان میشود
حالا که دیده سجده ی شیطان به پای خلقتش
مات است وبی اندازه او مبهوت و حیران می شود
زن ها بلای خانه اند و خانه ی دور از بلا؛
مانند یک متروکه ای در لحظه ویران می شود
اکسیری از آرامش است و هر قدم با تو رفیق
او لحظه های بی کسی های تو را جان می شود
با مهربانی "تا" کنی از یک فرشته بهتر است
بد تا کنی با او اگر ، بدتر ز شیطان می شود
اصلا جهان بی زن شود! دنیا به آخر می رسد
هفت آسمان و کهکشان خاموش و گریان می شود
زن "پونه"است و پونه ها آیینه های زندگی
زن خلقتی خاص است و گاهی شکل انسان می شود
افسانه_احمدی_پونه
شعرتان را خواندم سرتعظیم فرود