چهارشنبه ۲۵ مهر
|
دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه
|
هرگزم باور و اندیشه نبود
که گرفتار شود دل روزی
بیم افتادن در دام نداشت
این دل بی طَمع و کم روزی
چشم تو هوش نه از سر نه زدل
بلکه جانم و تمامم برده
دلکِ بی قیدم
قید بی قیدی خود را بزد و
شد گرفتار و تمامش را داد
دل سِپرده و به دل دادگیش
سخت وابسته شده و خود را داد
داد تا جان زتو جانان گیرد
زتو آغاز شد و تازه رسید
به سرانجام و سرآغاز جهان
جان که جان از دل جانان گیرد
برسد بر دل مقصود و شود
متولد به حریم عشق و
تازه آغاز بگیرد از جان
جان جان.....
جان که تو باشی جانا
دیگرم نیست خیالی در سر
هوس محو شدن در تو برای همه دم
تا ابد نقش زده در جانم
دل و جان بسط نشین
همه ام شیفته ومجذوبت
دلکِ جذابم
جان جان ...
جان جهان...
همه حرف و تمام سخنم
مختصر نقش گرفت در دل و جان
این کلام فاخر
عشق جان.....
جان جهان.....
دوستت می دارم
دوستت می دارم
دوستت می دارم
#حسین گودرزی" تشنه"
۱۴۰۱/۰۴/۲۴
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مثل همیشه زیبا
و دلنشین سروداید
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
رقص قلمتان ابدی