سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مثل باقیِ آدمها

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۸:۰۱ شماره ثبت ۱۳۲۴۰۱
          بازدید : ۸۰   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        مثل باقیِ آدمها
         
        اینجا چه جایی ست که ،
        آشنا مرا بیگانه میخوانَد
        علاف مرا بی خانه میخوانَد
        دیوار مرا بی مانع میخوانَد
        مجنون مرا دیوانه میخوانَد ؟
        آیا عسس اینها را میدانَد ؟
        یا اینکه او هم مرا ، بسوی حبس میرانَد ؟
        عجب دیوانه سرایی ست ، این دنیا !
        مثلِ قصرِ پادشاهی میمانَد !
        به خود میگویم : با اینهمه ایمانت ،
        بهتر نبود میرفتی ، توو جنگل ؟
        آنجا هُدهُد نمازعشق میخوانَد
        آنجا بلبل ، سمفونیِ عشق میخوانَد
        آنجا مثل دِیر میمانَد
        اینجا مثلِ چاه ویل میمانَد
        اینجا تا پول ز جیب رفت ، کفر آمد
        اینجا تا پول آمد ، کفر آمد
        انگار اینجا پول قورباغه ست
        دم بدم ، ابوعطا میخوانَد
        دراین دنیای بی مانند ،
        تا حواست نیست ،
        یه مُشت می آید توو چانه ت
        دراینجا تا حواست نیست ،
        یه موتوری می آید بقصدِ جانت
        چرا هیچ عکس العملی نیست ازقاضی ؟
        او که اینها را میداند
        پس چرا یکریز، بسوی هوس میرانَد ؟
        فقط وقتی ، رفلکسی نشان میدهد این قاضی ،
        که میگویم یه زنبور نشست روو شانه ت
        تا وقتی سردمدارست این قاضی ،
        وضع به همین حال میمانَد
        به خود میگویم :
        تو هم از وقتی آمدی به این مریضخانه ،
        مریض شدی ، مثل باقیِ آدمها
        پس اجازه بده تا ناله کند ناله ت
         
        بهمن بیدقی 1403/6/12
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد گلی ایوری
        پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۲۹
        سلام و عرض ادب هنرمند گرانقدر
        زیباست با بیانی ساده و خاص
        متاسفانه همینطور است
        جسارتاً به جای "رفلکس" بازتاب بنشیند بهتر نیست؟

        سلامت باشید که لذتش بی نظیر است
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۱۷:۳۸
        با سلام و عرض احترام آقای گلی ایوری بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۲
        درود بر جناب بیدقی عزیز..
        زیبا و مثل همیشه دلنشین..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۵ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۶
        با سلام و عرض احترام آقای نجفی بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۵۲
        درودتان جناب بیدقی شاعر گرانمهر خندانک
        شعر اجتماعی و طنز گونه و دردمند خواندم خندانک
        زنده باد خندانک خندانک خندانک
        سرتون سلامت و دلتون خوش و شاعرانگی هایتان مستدام خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۰۱:۰۴
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        یاسر قادری
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۴۹
        درود بر شما جناب بیدقی خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۷
        با سلام و عرض احترام آقای قادری بزرگوار
        سپاس
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        مرتضی میرزادوست
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۵:۵۸
        سلام و عرض ادب جناب بیدقی عزیز خندانک
        مثل همه آثار فاخرتان زیباو ارزشمند است
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۰۷
        با سلام و عرض احترام آقای میرزادوست بزرگوار
        بینهایت سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۳۶
        درود زیباست و وزین
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۱۶ شهريور ۱۴۰۳ ۲۱:۱۵
        با سلام و عرض احترام آقای آزادبخت بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۰۴:۰۸
        سلام وارادت جناب بیدقی گرامی
        زیبا سرودید
        موفق باشید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۰۶:۲۳
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        فرامرز عبداله پور
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۱۲
        درود
        زیبا و دلنشین و پرمعنا
        وعاشقانه سروده اید
        رقص قلمتان ابدی
        🌹🌺❤⚘
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ ۱۴:۲۱
        با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۵۹
        باسلام فراوان
        بردل نشست
        مستفیض شدم
        مانا باشید
        استادبزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ ۱۳:۲۴
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف شما
        سلامت باشید و موفق و شادمان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7