خلقین اورگی وحشی کیمی قاچماقدا
توپلار اولاری کیمسه کی خوش اخلاقدا
واردیر بو گولش چهره ده جذّابیّت
قلبی آپارار بیرجه درین باخماقدا
عیبوندا سنون او وقته جَن پنهاندیر
تا بو روزگار زنده گونلا همساندیر
اوندان صورا کی چخار اوزه هرنه وارون
دنیاده آلیش وئریشکه بیر میداندیر
عفو ایله مگه او کس سزاوارتردیر
کی کیفر ایله مکده تواناتردیر
یاددان چیخاد هر کیمسه سنه پیسلیک ائدیپ
چون حق اوزی بو ایشلره بیناتردیر
سخاوت اودیر کی سن اوزون باشلیاسان
خیرون چاتا خلقه شیطانی داشلیاسان
چون بیرنفره پول ایسته سه وئرماقون
یا اوتانیسان یا سُووشه دوشمیاسان
(۱۶۰/۵۰-۵۱-۵۲-۵۳//۱۴۰۳/۰۵/۱۴)
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
دلهای مردم گریزان است
به کسی روی آورند که خوشرویی کند
در چهره ی خندانِ تو یک جذابیت است
که قلبهارا با یک نگاهِ عمیق می برد
عیبِ تو تا آن گاه که روزگار با تو هماهنگ باشد
پنهان است
بعد از آن هرچه داری به رو می آید
چون دنیا مثلِ یک میدانِ داد و سِتد است.
سزاوارترینِ مردم به عفو کردن
تواناترینشان به هنگام کیفر دادن است
تو هم از یاد ببر هرکسی که به تو بدی کرده
چون حق خودش بر این کارها بیناتر است
سخاوت آن است که تو آغاز کنی
زیرا آنچه با درخواست داده میشود
یا از روی شرم است
و یا ازبیمِ شنیدن سخن ناپسند است
درودبرشما
زیبا وبااحساس بود