سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 25 آبان 1404
    26 جمادى الأولى 1447
      Sunday 16 Nov 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زیباتر از این نیست در عالم(بسم الله الرحمن الرحیم)به سایت خودتان شعرناب خوش آمدید.فکری احمدی زاده(ملحق)مدیر موسس سایت ادبی شعرناب

        يکشنبه ۲۵ آبان

        جانان

        شعری از

        یاسر قادری

        از دفتر امتداد نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ ۲۱:۲۸ شماره ثبت ۱۳۲۰۹۴
          بازدید : ۲۴۱   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر یاسر قادری


        امشب به پایت ای مه ام،بشکسته جام و ساغرم
        از عشق می رقصم رها، گر چه به خون شد پیکرم

        قربانی ام در عشق تو،بر من گذر کن ای صنم
        محو تماشا می شوم ،با چشم دل نه این سرم

        هر کس که از عشق خودش،یک یادگاری می برد
        من بینوا هستم که نه ،سر مانده و نه سنگرم

        امشب به شوق روی تو، باز آمدم در کوی تو
        مهمان نوازی گر کنی،یک ساعتی بنشین برم

        پیوند خورده این دلم،با روح تو جانان من
        امشب بیا در خواب من،منت گذاری بر سرم

        افتان و خیزان می روم ،از خود ندارم اختیار
        مست دو چشم آهویت ، آسان بگیر ای دلبرم

        چون قبله ام درسوی تو ، تکبیر گویم اسم تو
        کافر شدم بر دین تو، حالا بسوزان منبرم

        پیراهن احرام را ،بر تن کنم ،زائر شوم
        هر دم طوافت می کنم ،سجاده باز در بسترم

        پلکی اگر بر هم زنم ،آشوب در دل می شود
        از پیش چشمم می روی ،بازآ ببین، چشم ترم

        عاشق ندارد تحفه ای، جز جان رنجورش ولی
        "یاسر" گذارد پیش تو ،جز این نشاید دیگرم
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۰:۵۵
        درود بزرگوار
        عاشقانه عارفانه
        مناجاتی بسیار زیبا خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۱۹
        درودها جناب استکی عزیز
        سپاسگذارم خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدرضا آزادبخت
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴ ۱۳:۴۷
        درود استاد زیباسرودی
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ ۱۱:۴۷
        خندانک
        درود بر شما جناب قادری عزیز خندانک
        زیبا ودلنشین قلم زدید خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی رحیمی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ ۱۳:۱۰
        درود بر شما، استاد بزرگوار، جناب آقای یاسر قادری، شاعر خوش‌قریحه‌ی «جانان»؛ و بر طبع لطیفتان که این غزل شیوا را مهمان صفحات شعر ناب کرد. مواجهه با شعری که با این صراحت و شور، از عاشقی و جنون سخن می‌گوید، حقیقتاً دل‌نشین است. وظیفه‌ی من در این گفت‌وگوی همدلانه، نه صرفاً تحسین، بلکه واکاوی اثر است؛ تا ببینیم چگونه آتش درونی شاعر، در کلماتش تجسم یافته و از حد یک احساس صرف فراتر رفته است.

        غزل «جانان» از همان بیت آغازین، مخاطب را در فضای سوز و تسلیم رها می‌کند: «امشب به پایت ای مه‌ام، بشکسته جام و ساغرم». شاعر بی‌پرده از فنا، قربانی‌شدن و ازخودبی‌اختیاری می‌گوید؛ این شور، ریشه در سنت سترگ غزل فارسی دارد، اما با زبانی امروزی و صادقانه عرضه می‌شود که جسارت عاطفی شاعر را نشان می‌دهد.

        نکته‌ی محوری و درخشان غزل، مضمون عشق در مقام دین و آیین است. شما دستگاه کامل مفاهیم مذهبی را در خدمت معشوق می‌گیرید و عشق را به جهان‌بینی خود تبدیل می‌کنید. ابیاتی چون:

        چون قبله‌ام در سوی تو، تکبیر گویم اسم تو / کافر شدم بر دین تو، حالا بسوزان منبرم

        و نیز:

        پیراهن احرام را بر تن کنم، زائر شوم / هر دم طوافت می‌کنم، سجاده باز در بسترم

        این رستاخیز زبانی، که طی آن واژگان آیینی کارکرد خود را در خدمت عشق واگذار می‌کنند، به شعر عمق می‌بخشد و نشان می‌دهد که شما در حال زیستن عشق هستید، نه صرفاً توصیف آن. این تراکم مضامین، انسجام عاطفی غزل را به شدت افزایش داده است.

        زبان غزل، زبانی روشن، پرشور و مستقیم است. در بیت: «محو تماشا می‌شوم، با چشم دل نه این سرم»، شاعر یک تمایز فلسفی میان دیدن با چشم سر (ادراک سطحی) و دیدن با چشم دل (ادراک شهودی) ایجاد می‌کند که نشان می‌دهد در پس شور، اندیشه و تأملات وجودی نیز جریان دارد.

        با این حال، همان‌طور که استاد ابراهیم حاج‌محمدی به درستی یادآور شده‌اند، شعر «آفرینش» است و آفرینش در گرو فاصله‌گیری از کلیشه‌هاست. برخی تعبیرها چون «مست دو چشم آهویت» یا «جان رنجور»، در غزل کلاسیک به اوج زیبایی رسیده‌اند، اما برای یک شاعر معاصر، نیاز به بازآفرینی و تخیل نو دارند.

        من بر این باور هستم که شما، استعداد خلق تصویر دارید؛ اما گاهی صراحت عاطفی آنقدر قوی است که مجال پروبال گرفتن تصاویر و خلق «مغافصه‌های بیانی» را محدود می‌کند. پیشنهاد می‌شود این احساسات پرشور، از صافی تخیلی بدیع‌تر عبور کنند تا برای هر حس، یک تصویر خاص و نو بیافرینند و زبان شعر، کاملاً امضای شخصی شما را پیدا کند.

        غزل «جانان» عمدتاً در وزن مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (بحر رجز مثمن سالم) سروده شده است. این ریتم پرتحرک و پرانرژی، با درون‌مایه‌ی «رقص رها» و «بی‌قراری»، کاملاً هماهنگ است و ضربان تند قلب عاشق را تداعی می‌کند.

        اما در این بخش، یک نکته‌ی فنی مهم وجود دارد که استاد محمد شریف صادقی با ظرافت به آن اشاره کرده‌اند: این‌گونه اوزان، «دو لَختی» هستند. در این اوزان، که تمایل به یکنواختی دارند، استفاده‌ی هوشمندانه از قافیه‌ی درونی (مانند نمونه‌ی زیبای پیشنهادی ایشان: «هنگام تنگ‌دستی، در عیش کوش و مستی») می‌تواند موسیقی شعر را غنی‌تر سازد و از ملال جلوگیری کند. به‌کارگیری این تکنیک، صدای شعر شما را در میان انبوه اشعار هم‌وزن، متمایز می‌کرد.

        علاوه بر این، در چند مصرع: «هر کس که از عشق خودش...» و «پلکی اگر بر هم زنم...» و «افتان و خیزان می‌روم...» وزن به فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل) تغییر می‌کند. این دگرگونی، اگر آگاهانه نباشد، وحدت موسیقایی غزل را می‌شکند. در اجرای‌های بعدی، حفظ انسجام عروضی و بازگرداندن این ابیات به وزن رجز، به یکدستی فرمال شعر کمک شایانی خواهد کرد.

        یاسر قادری عزیز، غزل «جانان» شما، گواهی است بر طبعی سرشار از شور و ایمان به کلمه. این اثر، صادق، پرحرارت و مضمونی است و نشان از شاعری دارد که میان احساس صادق و شناخت ادبی در حرکت است.

        به گفته‌ی اساتید، بیشتر شعر بخوانید—اما من می‌گویم، بیشتر شعر بسرایید! تمرین در فرم‌های نو (مانند سپید یا نیمایی) ذهن شما را برای آفرینش تصاویر بدیع و متفاوت تربیت می‌کند. آنگاه، وقتی به غزل بازگردید، همان شور کهنه را در جامه‌ای نو، بکر و امضادار خواهید پوشید. این شعر گواه آن است که شما نه در پی گفتن از عشق، بلکه در پی زیستنِ عشق هستید. و این، خود آغاز بلوغ شعری است.

        غزل شما با آن شکسته‌شدن‌ها و رقص در آتش عشق، تصویری جانسوز از وادی شیدایی را ترسیم کرد که هر بیتش، نوایی از بی‌اختیاری عارفانه را زمزمه می‌کند. این صداقت در ابراز دل‌دادگی، ستودنی است.

        باشد که این سجاده‌باز عشق، همیشه در حضور معشوق بیارامد.
        قدح
        محمد گلی ایوری
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ ۲۰:۴۰
        درود
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        سه شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۴ ۱۲:۱۴
        خندانک
        درود بر شما جناب رحیمی بزرگوار خندانک
        خداقوت خندانک
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسام رجبی
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۲۸
        من بینوا هستم که نه ،سر مانده و نه سنگرم

        درووود....لذت بردم خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۰
        درودها جناب رجبی
        زنده باشید به مهر خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد شریف صادقی
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۱
        درود بر یاسر عزیز و شعر بسیار زیبایش. یک توصیه کلی دارم. در اینگونه وزن ها که به آن ها وزن های «دو لختی» می‌گویند استفاده از قافیه درونی (البته تا حد لازم) می تواند کمک کننده باشد. مثل:
        هنگامِ« تنگدستی»، در عیش کوش و «مستی»
        کاین کیمیای «هستی» قارون کند گدا را
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۱
        درودها محمد جان عزیز دل و زیبا سخن
        خیلی ممنون از نکته خوبی که مطرح کردین
        به دیده منت عزیز دل خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدیه طاهری(فریاد)
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۰۴
        درود بر شما.
        مثل همیشه زیبا سرودید 👏🏻👏🏻👌🏻✨️
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۱
        درودها بانو
        به مهر خوانده اید بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        میکائیل نجفی(سراب )
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۱۶
        درود بر شما..
        زیبااااست..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۲
        درودها جناب نجفی عزیز
        نوش احساستان برادر خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۱۸:۵۵
        درود بر شما جناب قادری گرامی خندانک

        ناب سرودید

        زنده باشید به مهر

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۲
        درودها جناب مهدی پور بزرگوار
        به مهر خوانده اید
        برقرار باشید برادر خندانک
        ارسال پاسخ
        آوا     صیاد
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۳۳
        درود جناب قادری زیبا وقلمتان مانا
        یاسر قادری
        یاسر قادری
        چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۳ ۲۳:۲۳
        درودها بانو
        سپاسگذارم
        تقدیم نگاه پر مهرتان بانو خندانک
        ارسال پاسخ
        یاسر کریمی
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۳ ۰۰:۴۹
        درودها بر شما خندانک
        زیبا سرودید خندانک
        موفق باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۲:۵۱
        با سلام و عرض ادب آقای قادری بزرگوار
        زیبا بود
        درود بیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فرامرز عبداله پور
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۱۸
        درود
        زیبا و دلنشین و پر معنا
        سروده اید
        ⚘🌺❤
        رقص قلمتان ابدی
        رسول دبیر (نافذ)
        پنجشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۳ ۲۰:۵۴
        باسلام و درود
        عالی و زیباست
        خندانک خندانک
        بهروز چارقدچی (مجنون)
        يکشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۴ ۱۲:۱۶
        درود بر شما یاسر خان
        شاعر گرانمایه
        گمان میکنم اولین بار است که با قلم و شعر شما آشنا میشوم. زیبا و خوش ریتم شعر میسرائید
        پسند کردم
        پایدار باشید
        ابراهیم حاج محمدی
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ ۰۰:۴۹
        درود دوست عزیز
        آرزوی توفیق شما را دارم. وزن را تا حدودی می‌شناسید. و این آغاز خوبی است برای سرودن. منتها شعر تنها رعایت وزن نیست. شعر آفرینش است. آفرینش در شعر وقتی پدیدار می‌شود که با کلیشه فاصله بگیرید. و مضامین جامه‌های نو و بکر و بدیع و بی‌سابقه بپوشانید. بیشتر و بیشتر و بیشتر شعر بخوانید اما نه صرفا اشعار شاعران سده‌های پیشین بلکه بیشتر سروده‌های شاعران موفق معاصر را. خندانک خندانک خندانک
        محمد گلی ایوری
        دوشنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۴ ۲۰:۴۲
        درودتان جناب قادری معزز
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1