زخم کاری

غمی دارم که در سینه بود یک زخم دیرینه /
که عشقم بی خبر رفت ودلم پر آه و نفرینه/
از آن روز جدایی من که سرگردان وتنهایم /
فقط با خاطرات او به هر دم محو رویایم/
مرا از این غم هجران دگر یارب رهایم کن/
دگر جانم به لب آمد که صبرم من به سر آمد/
خدایا یا بکش من را ویا از غم رهایم کن /
از این توفیق اجباری گلوی بی صدایم کن
دلنوشته زیبایی است
میتواند ترانه زیبایی شود

تاریخ عضویت ۹۸ با چهار شعر خیلی کم کار هستید .
جالب بود
برقرار باشید

پس که اینطور...🧐 یا خدایا منو بکش یا از غم رها کن...🤔 صبر کنید یه اس ام اس به خدا بدم ببینم چی میگه...
خداوند باری تعالی فرمودند؛ ای بنده‌ی خوب من برخیز و سجده‌ی شکر به جا آر، که ما تو را از بلایی خانمان‌سوز رهانیدیم...
و تو چه می‌دانی که این جدایی از بهر چیست؟...😎😜

درود بر شما
ساده و صمیمی...
ان‌شاءالله که خیر است
شب بر شما روشن

درود شاعر ارجمند
السلام علیک یا اباعبدالله…
اربعین حسینی تسلیت…
التماس دعا

بداهه ای ناقابل تقدیم شعرزیبای شما بزرگوار
از ما و منی ای دل حذر کن
جان پاک کن وازخود گذرکن
بر درد و غمِ مردم نظر کن
شامِ سیهِ مردم سحر کن

درود
زیبا و دلنشین و پر معنا
سروده اید
⚘🌺❤
رقص قلمتان ابدی

درود. خیلی هم زیبا. فقط بهتر است چون زبان این شعر رسمی‌است نه محاوره ای، «نفرینه» را به نفرین‌ست تبدیل کنیم و تبع قافیه بیت قبل را هم به دیرینه‌ست

درودتان

درود بر جناب فرخ پور عزیز..
زییااااست..