جمعه ۹ آذر
باغ ترانه شعری از منصور دادمند
از دفتر دیوان مسعود نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۰۰ شماره ثبت ۱۳۱۹۶۴
بازدید : ۵۱ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب منصور دادمند
|
در باغی از ترانه
می جویم برای تو یک ترانه
از عشقی از من زیر این بارون
که بلبل بهار آنرا برای تو بخونه
منتظرم قاصدک عشق من به تو برسونه
چشمای تو چشمای من در آسمونم ببینه
....................................
خیلی وقته تک و تنهام زیر این بارون
در باغ ترانه پنهان شده اشکهام
به یک شاپرک بریده بال میجویه پرواز
نمیشه فراموش از دلش آرزوش به پرواز
چرا نمی چینی
ای که هستی عشقم در این باغ ترانه
گلی از من به تو یاد
از دستی به تو به مهر به راه
به قدمهای خسته ام
زیرا این بارون که هستم گریان
....................................
منم مترسکی که عاشقم به کلاغها
چرا میکنند(کندن) بدنم به خشم
به صدای بلند میکنند قار
میرقصند بر روی جنازه ام
به مسرت و به من حسرت و آه
امان از جهلی که میشینه روی قلب این و آن
ان را حقیقت میبینند قلب های تهی مغز فراوان
ظاهر نشسته به جای باطن آن
.........
به این سرنوشت خواست خدا
چه گویم از این دلی که میخره درد این و اون و آه
میده خنده اش به هرکسی خواست آن
سهمش از عشق شد
رنج و غصه وآه
میخوام بشکنم سنگ صبورت ای خدا
بکشم به رویم خاک
با این چشمهایی غم به غم بسته هر جای روی آن
به بار باران به من به خشم و آه
ویران کن این دلهای تهی مغز این و آن
که خود میخوانند خدا
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
متن ادبی قابل توجهی بود
موفق باشید .