پنجشنبه ۱ آذر
خیال شعری از خدیجه سعیدی
از دفتر سراب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۱۱ شماره ثبت ۱۳۱۷۳۸
بازدید : ۱۱۴ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب خدیجه سعیدی
|
شده حسرت به دل دیدن یاری بشوی؟
بعد
در کنج دلت ره به خیالش ببری
در خیالت
پی دیدار رُخش سوی ثریا بروی
گر ثریا به زمین
چشم نظر داشت دمی
تو به دنیای خیالش ره صد ساله روی؟
شده باران باشی؟
دل به پاییز دهی ،گیسو آشفته کنی،
حافظه ی سرد خیابان بشوی؟
شده از جام نگاه مستش
یک پیاله می بنوشی
صد پیاله غم بدهکار شوی؟
شده از درد شبی مست شوی
خاطره هم بزنی
قصه ات را به قلم پس بدهی؟
"بگذار در این وادی حیرت
من هم
حسرت آنچه ندارم به قلم وابِنَهم"
زندگی
رد ناکامی دردیست
که زخمش تا عمق
بر وجودم باقیست...
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنون از نگاه زیباتون بانو طالب زاده یرعزیز | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خوش آهنگ و زیباست