سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تو قبولش داری؟

        شعری از

        خدیجه سعیدی

        از دفتر سراب نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۱۹ شماره ثبت ۱۳۱۴۵۱
          بازدید : ۱۰۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر خدیجه سعیدی

        من بگویم که دلم خسته و زخمی ست قبولش داری؟
        من بگویم که وجودم درد و محنتش پاییز است تو قبولش داری؟
        من بگویم که رُخم چون شب مهتاب
        نگاهش گرم و دیده اش مغموم است تو قبولش داری؟
        من بگویم که قناری قفسش محزون و
        قصه اش غمگین است تو قبولش داری؟
        من بگویم که تبر ریشه اش از ساق درخت است ودلش از دل خاک است قبولش داری؟
        من بگویم دنیا آسمانش کوتاه ،کوچه اش تاریک است تو قبولش داری؟
        من بگویم شعرم واژه اش شیرین و قالبش غمگین است تو قبولش داری؟
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۱:۵۷
        نعععع قبولش ندارم... تا با چش خودم نبینم هیچی‌رو قبول نمی‌کنم...🤪
        این حرف آخرم بود... خندانک
        حالا متهم رو بیارید...🤭

        سلام بانوی عزیز... خندانک
        قشنگ بود خندانک خندانک
        ولی اگععع ویرایش کنید یا یه نیمایی زیبا بر پایه‌ی وزن فعلاتن ازش در میارید یا میشه به فکر طرح یه غزل یا قطعه جذاب بود ... خندانک خندانک
        مثلا؟...🤔
        بماند... می‌ذارم به عهده خودتون... خندانک
        آدینه‌تون سرشار از خیر و برکت خندانک

        خدیجه سعیدی
        خدیجه سعیدی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۲
        ممنون از نقد خوبتون سرکار خانم شاهزاده خانوم امیدوارم با نقدهای شما اساتید بزرگ بتونم شعرهای بهتری بگم
        ارسال پاسخ
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۰۷
        به نظرم متن زیبایی بود
        موضوع بکری داشت مخصوصا آخر اثر

        من بگویم شعرم واژه اش شیرین و قالبش غمگین است تو قبولش داری؟

        متواضعانه بود .
        خندانک
        خدیجه سعیدی
        خدیجه سعیدی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۴
        ممنون استاد خوشرو
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۲۲:۲۰
        درود بانو
        دلنوشته ای زیباست خندانک
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳ ۰۶:۴۵
        سلام و عرض ادب بانو جان
        بسیار عالی
        دست مریزا بر شما
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۳ ۱۰:۱۶
        سلام
        زیبا سرودی بود
        قلمتون سبز
        شاعر بزرگوار
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        خدیجه سعیدی
        خدیجه سعیدی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۳
        تشکر استاد انصاری گرامی
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۲۰
        درود برشما
        خیلی زیبایود
        خندانک خندانک خندانک
        خاص بود
        خدیجه سعیدی
        خدیجه سعیدی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۳
        ممنون سرکار خانوم عادلی عزیز
        ارسال پاسخ
        خدیجه سعیدی
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۳۲
        ممنونم سرکار خانوم اهنگران عزیز
        بهزاد سرافراز
        جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳ ۲۰:۲۸
        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        درود بر اندیشه و احساس زیبایتان

        🍃🦜💐🍃🦜💐🍃🦜💐🍃

        ساسان نجفی(سراب)
        شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳ ۰۰:۴۹
        درود بر شما بانوی گرانقدر..
        زیبااااست و دلنشین..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4