سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        ترفند تُرد

        شعری از

        افسانه نجفی

        از دفتر بُت چینی نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ ۱۷:۰۴ شماره ثبت ۱۳۰۷۳۴
          بازدید : ۴۳۸   |    نظرات : ۲۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        _قرارمان نشود؟!
        دنج همان خانه ی دلتنگی...
        _تو با اخم ؛رفته باشی از انتظار !
        _من ذوق زده برسم از" نبش آه"
        _رخ به رخ ؛
        بنشینیم چفت به هم
        خیره در خیال...
        _بشکنم سکوت و بگویم:
        "طعم لب های تو را؛هیچ ندارم در یاد!!!"
        _با خنده بگویی:
        "آی دختر پُر آشوب! از دست ِ طمع ِ تو فریاد..."
        _بعد آهسته برخیزی؛
        تا همه درهای حسادت
        ببندی به روی جهان تخس...
        _آخ!باز باید تو را به چنگ آورم!
        _با هر ترفندی...
                    خورشید_خان_اسد 
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۹:۱۴
        زیبا و خیال‌انگیز سرودید خندانک

        درود خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۲۰:۵۹
        ممنون عزیزم 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۲۳:۱۹
        درود بانو
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        مزین به نقد نافذ استاد مانای عزیز خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۰:۴۸
        ممنون استاد عزیز
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۲۵
        خندانک
        درودبرشما بانوی عزیزم خندانک خندانک
        بسیارزیبابود خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۲۷
        ممنون گلم...
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۰۱:۲۴
        سلام


        منتظر بودم تا نامم از ستون سبز بیرون برود تا دوباره به نوشتن مشغول شوم ، ابتدا خواستم به صفحه ی فرشید خان بروم که نمی دانم چطور اینجا ترمز کردم . حالا به هر روی ، مهمانم و امید نوازش دارم از صاحب صفحه

        اما شعر :

        ابتدا بگویم که متوجه " خورشید خان اسد " نشدم! آیا خورشید نام است و خان اسد ، نام خانوادگی ؟
        یا خورشید روی خان اسد ، منظور شاعرست ؟
        یا خان اسد نام جغرافیایی ست که خورشیدش شاعر را به کلمات کشانده ؟ یا .... از طرفی با ترکیب " جهان تخس " هم چندان موافق نیستم هم از آن روی که تخس یک واژه ی محاوره ای ست ، و زبان کلی شعر ، زبان معیار است ( که گهگاه آرکاییک می شود )
        در حوزه ی زبان ما چهار مدل حرف زدن داریم:

        ۱- زبان آرکاییک ( یعنی گویش قدیمی )
        ۲- زبان معیار ( که زبان نوشتن و کتابت و امر دیوانی ست )
        ۳- زبان محاوره ( گویش مردم در سطح جامعه )
        ۴- زبان سمبلیک ( که البته خود انواع دیگر دارد )

        مثال :
        زبان آرکاییک ( همی گویم )
        زبان معیار ( می گویم )
        زبان محاوره ( میگم )
        زبان نماد ( ممکن است با عدد یا ایموجی یا یک رمزنگاره باشد . مثلا همان بارکدهایی که روی اجناس می بینیم ، به زبان نماد است )

        در شعر برای اینکه بتوانیم از زبانی به زبان دیگر برویم باید توجیهی محکمه پسند بیاوریم . آیا " جهان تخس " چنین پشتوانه ی توجیهی دارد ؟ از طرفی خود کلمه ی " تخس " هم در شعر رها شده و هیچ همآوا یا همآوردی در شعر ندارد که حضورش را موجه کند .

        شعر از هر چهار زبان استفاده کرده است که به نظرم در مجموع موجه هستند و می توان این ادغام را کم مشکل دانست .

        صمیمیت شعر ، نقطه ی قوتی ست ، البته تا آنجا که دچار متن زدگی نشود . این اتفاق البته افتاده است و شاعر گاه دچار متن زدگی ست . بخصوص در دو خط آخر

        شاعر در استفاده از حرف " از " به نظرم دچار خطای نحوی شده است : " تو با اخم رفته باشی از انتظار " که دقیقا یا مشکل نحو دارد یا در پرداخت تصویر ، عقیم است.

        در " نبش آه " شاعر نشان داده است که توانایی ساختن و پراختن تصاویر فانتزی را دارد . این تصویر وقتی زیباتر می شود که متوجه می شویم کلمات پس و پیش نیز از آن حمایت می کنند . این اتفاق خجسته برای عبارت " خیره در خیال " هم افتاده است و نشان از این دارد، افسانه نجفی دستش خالی نیست و ذهنی ریتمیک دارد .

        نوعی ذوق زدگی دخترانه را شاعر توانسته در شعر نشان دهد . قطعا خانمها می دانند که احساسات دخترانه با احساسات زنانه تفاوتهایی دارد . هرچند نمی توان در این مقال به تشریح و تبیین آنها پرداخت اما همین قدر بگویم که حس دخترانه ی شعر برای مانا ( و احتمالا بسیاری از دوستان ) قابل لمس بود . این بحث می تواند موضوع نقدی دیگر باشد که همینجا از خانم جمیله عجم دعوت می کنم اگر وقت و حوصله شان یاری کرد برای کاربران تفاوت حس دخترانه و زنانه را بنویسند .

        موضوع بعدی استفاده ی اتفاقی شاعر از قافیه و شبه قافیه س . دو قافیه ی " یاد " و " فریاد " را می توان در شعر متوجه شد . و دقیقا شاعر در اینجا به وزن نیز نزدیک شده است . همچنین دو شبه قافیه ی " برخیزی " و " ترفندی " که اگرچه حضورشان واجب نمی نمود ولی در حلاوت و ملاحت کار تاثیر داشتند . به نظرم افسانه می تواند با خواندن شعرهای اخوان ، نیما و شادان شهرو ، در شعر نیمایی طبع آزمایی موفقی داشته باشد .


        اما دیالوگ و مونولوگ حاکم بر این سروده مرا یاد یکی از کارهایم در سال ۹۸ می اندازد که فرازهایی از آن را اینجا می نویسم که برای دوستان به یادگار بماند . بو که مقبول افتد و در نظر آید :

        می گویم : گوش بده به اخبار
        دیروز تصویر ماه را
        در برکه ای دور دزدیده اند !!
        می گوید: تو گوش کن
        آیا غمگین بمانم یا امشب برایم شعری می سرایی ؟؟
        و این هنگام
        لبش، تمشکی ست وحشی
        که دست نابکار بوسه ی من
        به چیدنش مانا می شود ..

        سیگاری می گیسانم :
        می دانی نفسم
        که شعر و مرگ از اختیار آدمی بیرونند ؟
        زیر سیگاری ام را می آورد :
        تو که شاعری بگو
        چرا خواب نیلوفر در بستر مرداب
        چنین شاعرانه است ؟
        و می خندد ….

        ادامه می دهم :
        “نیلوفران عاشق پیشه گان نخستین بوده اند”
        چشمش براق می شود
        و به نازی نهفته می پرسد :
        آیا عشق
        بارش بی گدار ابرکی احمق نیست بر شوره زار ؟
        می گویم :
        خانم خانه و این همه تردید و ترس ؟
        هان که عشق
        کشش و کوشش جوانه ای ست در دی ماه
        که خزان را خجل می کند ....


        خندانک خندانک

        مانا


        افسانه پنام (مولد)
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۰۸:۰۶
        سلام و درود استاد مانای بزرگوار
        نقد پر بار از شما خواندم ممنونم از زحماتتون
        البته خیلی برایم جالب بود تفاوت بین حس دخترانه و حس زنانه
        امیدوارم که استاد بانو عجم عزیزم درخواست شما را بپذیرند و در این باره بزایمان بنویسند خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۰۸:۴۵
        قدم های شما بخیر می کند سرنوشت شعر مرا...
        خوش اومدی استاد عزیز...
        خورشید_خان_اسد:یه چیزی تو مایه های "دختر دیوانه "ی دوست عزیزمونه...کلمه ی "تخس"هم فرض کن یه صفت ویژه است که" خورشید_خان_اسد " به شاعر داده...
        هرچند بقول شما مثل نبش آه و ...با چیزای دیگه باید ربط داده می‌شد...اما آدم دلتنگ همه چیو به همه چی ربط میده تا تهش سر دربیاره در ناکجایی که دلش...
        حس دخترانه؟!عجب چیزی!!!تا پیش از این روحم هم خبر نداشت که تفاوتی هست...و درمورد شاعرانی که فرمودین؛اسم آخری رو که اولین باره می شنوم...اعتقادم یا اشتباهم براین که هرکس باید خودش راهش رو پیدا کنه...من نتونستم به جز شعر های فروغ و حافظ ...حسی بگیرم از شعرهای دیگه...و درود بر شما بابت شعر زیباتون...
        امیدم اینه که درکنار استادانی مثل شما و بانو عجم و بقیه دوستان در مسیری بیفتم که دیگه برنخیزم ازش...مسیری که مجبور نباشم برای طی کردنش دست به دامن "عصای احساس دیگران شاعران" بشم...خیره خیال...نبش آه...اینا بابت راهنمایی های شما در بحث تشبیه و ...بود.ممنون از کرانه ی لطف شما که رسید تا به ناکجای دلم...🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        فرشید به گزین
        فرشید به گزین
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۱۱:۱۳
        سلام مانا جان
        ممنون که مثل کسی که مثل هیچکس نیست می آیی
        و نقدت را تقسیم میکنی و سینمای فردین و ...

        جالبه که خانم نجفی در مشاعره اغلب شعر کلاسیک‌
        مینویسن و اینجا‌ هم‌از ابتدا رگه هایی از عروض
        حس میشد انگار تا به همان‌ جایی که گفتید و ماجرای
        یاد و فریاد .
        زنده باشید خندانک
        علی نظری سرمازه
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۰۹
        درود بر مانای ماندگار
        با این انگشت زر نگار
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۰:۴۸
        ممنون عزیزدلم
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۲:۲۴
        خندانک
        درودبرشما جناب مانا
        وخداقوت خندانک
        درموردموضوعی که گفتید حرف زیاده
        والان راستش‌فرصت نوشتن ندارم ان شاالله عمری بود خواهم نوشت.....
        فقط همینقدربگم که
        کلا زنها نسبت به مردها محدودیت بیشتری دارند برای بروز احساساتشون بدون سانسور ورودربایستی و حس وحال شاعرانه ی یک زن متاهل همانطورکه بایک مردمتفاوته ممکنه بایک دختر مجرد هم خیلی تفاوت داشته باشد
        .....
        به دلایل زیادی .....
        که الان نه وقتشو دارم ونه حس وحال زیادنوشتن ....
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۱۸
        از شعرهای بسیار زیبای شما
        لذت بیکرانی بردم
        بزرگوار
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۳۰
        حضور شما استاد عزیز باعث افتخار منه...🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۵۰
        درود بر شما..
        زیباست..
        خندانک خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۴۷
        ممنون عزیزم 🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۴:۴۶
        درود و عرض ادب خندانک
        زیباست
        خورشید خان اسد اسم شاعر یا اشاره ای خاص؟
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ ۱۵:۴۷
        درود عزیزدلم...ممنون
        اشاره ای خیلی خاص...🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۱۰:۲۷
        سلام و درود بانو نجفی عزیز و بزرگوار خندانک
        شعر پراحساس تان را خواندم
        مرحبا بسیار زیباست خندانک خندانک
        سلامت و تندرست باشید خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۱۳:۱۲
        ممنون از شما عزیزدلم...🌹🌹🌹
        ارسال پاسخ
        علی نظری سرمازه
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۱۰
        درود بر خانم نجفی
        زیباست
        خندانک خندانک
        خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        جمعه ۱ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۲۴
        ممنون استاد
        ارسال پاسخ
        مریم عادلی
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۱۳:۰۹
        درود برشما شاعرگرامی
        خندانک خندانک خندانک
        شعر قشنگی بود
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        شنبه ۲ تير ۱۴۰۳ ۲۰:۲۸
        ممنون فدات
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۰۸:۴۹
        سلام
        ودرودها
        شعرزیبایی ست
        ونقد مانای عزیز چراغی در تاریکیِ راهی....که از آن بهره می بریم . خندانک
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        سه شنبه ۵ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۲۲
        ممنون عزیزم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        يکشنبه ۳ تير ۱۴۰۳ ۱۹:۲۵
        درود بر شما و قلم نابتان
        موفق باشید
        افسانه نجفی
        افسانه نجفی
        سه شنبه ۵ تير ۱۴۰۳ ۰۹:۲۲
        ممنون گلم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4