سلام
استادفهیم وفخیم
محمدرضا آزادبخت،.سپاس ازحضورپرمهرتان
بزرگترین معجزه در جهان این است که
من هستم وهستند،شما هستید...
دشت زندگیتان پر از خوشه
ابر های تیره غم . ازآسمان دل معرا
بچرخاندخداوند، روزگارت رابکام ات .
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
................
مادر غول می خواهد
کره زمین را لوزی وار
درساعت نُه وسی وهشت دقیقه صبح
جلوی چشم خورشید بچرخاند
می خواهد ساعت پنج وسی دقیقه عصر لورکا
روی دوبند لباس
رخت های خونین غول دیوانه را پهن کند
آهای چشم های افتاده در چاه
جای گرگ ها می خواهم گاووحشی لورکا را
به نبرد برادران بشورانم
غول دیوانه می خواهد
سگ اصحاب کهف را سوار بر هواپیمای غول کش
به سمت کوه های مخفی شده در بهشت بکشاند
چه کسی مسئول ثبت نام سماق مکیدن من است!!!!
هن هن کنان یکی بیاید به من بگوید
بره ها چه نقشی در آفرینش این شعر دارند
هذیان نگو
گاهی یک مورچه لای دو انگشتش دنیا را می چرخاند
غول دیوانه می خواهد
چهارتنه سند شش دانگ کره زمین را
جلوی چشم خورشید بسوزاند
می خواهد چشمه ها جای زالو
سوسمار را شب برانگیز در هوای اطراف خود بچرخاند
گاهی بره ها صورت سگ اصحاب را از یاد برده اند
آهای سوار بر مارمولک ،شمشیربه دست
بگذار خواب را
در چشم تفنگ های بدون فریاد
در سکوت گلوله ها بیاورم
بگذارجلوی پای غول دیوانه تیر تراش
خمپاره ها را شلیک ،،
وشبیه وزوز زنبور زمین گیر
در گودال کوه های مخفی شده بهشت بیاورم
گاهی موجی پرتم می کند
گاهی چشمه حواس من را پرت
آهای کسانی که می خواهید
من را چهار بار نفله کنید
باید گفت گاو لورکا،
شش بار دور سرش دنیا ژول ورن را چرخاند
آیا به چشم خود ندیده ای
یک بوته ی خار دشمن قسم خورده شلیک شده
در مغز غول دیوانه است
آفرین به شجاعت عصر خونین
گاهی بچه ها شبیه پشه ها ،،
پشت گوشت را می خارانند
گاهی یک مورچه از دست غول دیوانه
دست به انتحار می زند
آری دنبال سگم می گردم
لحظه ای دوان دوان جلوی چشم خورشید می چرخم
........................................
وووووووودنیا همین طور می چرخد تا تو بچرخی برای دویدنهای یک سگ
تمام مخاطب وعناصر این شعر به نوعی خودم می باشد شبیه قهرمانی ست که هر لحظه نقش عوض میکند
با احترام وسپاس
محمدرضا آزادبخت
سلام
استادفهیم وفخیم
محمدرضا آزادبخت،.سپاس ازحضورپرمهرتان
بزرگترین معجزه در جهان این است که
من هستم وهستند،شما هستید...
دشت زندگیتان پر از خوشه
ابر های تیره غم . ازآسمان دل معرا
بچرخاندخداوند، روزگارت رابکام ات .
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
................
مادر غول می خواهد
کره زمین را لوزی وار
درساعت نُه وسی وهشت دقیقه صبح
جلوی چشم خورشید بچرخاند
می خواهد ساعت پنج وسی دقیقه عصر لورکا
روی دوبند لباس
رخت های خونین غول دیوانه را پهن کند
آهای چشم های افتاده در چاه
جای گرگ ها می خواهم گاووحشی لورکا را
به نبرد برادران بشورانم
غول دیوانه می خواهد
سگ اصحاب کهف را سوار بر هواپیمای غول کش
به سمت کوه های مخفی شده در بهشت بکشاند
چه کسی مسئول ثبت نام سماق مکیدن من است!!!!
هن هن کنان یکی بیاید به من بگوید
بره ها چه نقشی در آفرینش این شعر دارند
هذیان نگو
گاهی یک مورچه لای دو انگشتش دنیا را می چرخاند
غول دیوانه می خواهد
چهارتنه سند شش دانگ کره زمین را
جلوی چشم خورشید بسوزاند
می خواهد چشمه ها جای زالو
سوسمار را شب برانگیز در هوای اطراف خود بچرخاند
گاهی بره ها صورت سگ اصحاب را از یاد برده اند
آهای سوار بر مارمولک ،شمشیربه دست
بگذار خواب را
در چشم تفنگ های بدون فریاد
در سکوت گلوله ها بیاورم
بگذارجلوی پای غول دیوانه تیر تراش
خمپاره ها را شلیک ،،
وشبیه وزوز زنبور زمین گیر
در گودال کوه های مخفی شده بهشت بیاورم
گاهی موجی پرتم می کند
گاهی چشمه حواس من را پرت
آهای کسانی که می خواهید
من را چهار بار نفله کنید
باید گفت گاو لورکا،
شش بار دور سرش دنیا ژول ورن را چرخاند
آیا به چشم خود ندیده ای
یک بوته ی خار دشمن قسم خورده شلیک شده
در مغز غول دیوانه است
آفرین به شجاعت عصر خونین
گاهی بچه ها شبیه پشه ها ،،
پشت گوشت را می خارانند
گاهی یک مورچه از دست غول دیوانه
دست به انتحار می زند
آری دنبال سگم می گردم
لحظه ای دوان دوان جلوی چشم خورشید می چرخم
........................................
وووووووودنیا همین طور می چرخد تا تو بچرخی برای دویدنهای یک سگ
تمام مخاطب وعناصر این شعر به نوعی خودم می باشد شبیه قهرمانی ست که هر لحظه نقش عوض میکند
با احترام وسپاس
محمدرضا آزادبخت
ایهام جالبی داشت
درود بر شما