چهارشنبه ۷ آذر
|
دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه
آخرین اشعار ناب روح اله سلیمی ناحیه
|
درخیال أرمنِ دیوانه چوساری بودم
همه دربند و گرفتاره نگاری بودم
درخیال از من اگر نیز چویاری موهم
بر خیال از دگران نیز گذاری بودم
کس ریاگرهمه نیکم که نه آنی باشم
ورنه دانم که زدیدش مرُ خاری بودم
توبِه گر رندی ما بوده مبارک من از ان
چون شدم رند که فرزانه قماری بودم
خُدعه در کار بزرگان نتوان داد سری
نه سری دارم و سر نیز به داری بودم
تو بر آن مرد گرفتارِسخا گوش نکن
چو فقیران شده درخویش عیاری بودم
#روح_اله_سلیمی_ناحیه
|
نقدها و نظرات
|
سپاس از لطفتان 🌹🌹🌹🙏 درود بانوی ادیب و گرامی باور کنید این سوال به ذهنم امد و کلمه ای که با ایستایی جمله می شود و کامل و با اولین کلمه در کنار صفت اگر اشتباه نکنم ، و این باعث شد ندانم کدام درستتر است می گویند سلیمی چرا نیست ایا نوشتاری در یک کلمه ،،، گرفتاره درست است یا گرفتار و در پاسخ نمیتونه بنده خدا گرفتاره بیمارستان شده با خودم فک کردم دو نوع نوشته شود شاید درسته ولی انگار اشتباه بوده
| |
|
درود استاد حاجی پور عزیز و بزرگوار سپاس از حضور ارزشمندتان 🌹🌹🙏 | |
|
جناب سرماز عزیز سپاس 🌹🌹🌹🙏 | |
|
درود بر شما جناب شریف صادقی واقعا که صادقی برازنده شماست به جرأت باید بگم تنها نظری که برام ارزشمند شد بعد از مدتها همین نظر شماست گاهی نظرات را در صفحات عزیزان که می خوانم مطمعن می شوم حتی نظر دهنده به خودش زحمت خواندن شعردو دیقه ای را نداده و با کمال و احترامکامل تمجید کرده این همان ضعف و بدبختی ما شده ممنونم که شعر هر چند ضعیف و پر از مشکل مرا خواندی 🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹 | |
|
جناب صادقی عزیز
درخیال أرمنِ دیوانه چوساری بودم همه دربند و گرفتاره نگاری بودم
اگر در خیالتان ویا به نظرتان اشفته وام یا شبیه کسی که سر چ سری دارد هستم ، بخاطر این است که در بند و اسیر یک صور و نگاری شده ام
درخیال از من اگر نیز چویاری موهم بر خیال از دگران نیز گذاری بودم هر چند که در خیالم هست و در همان حالت موهم یعنی اسیر اشارتی شدم ، برایم مهم نیست در خیال دیگران مرا چگونه قضاوت کنند و چه باشم چون عبور کردم
کس ریاگرهمه نیکم که نه آنی باشم ورنه دانم که زدیدش مرُ خاری بودم اگر هم کسانی ک با دو رویی و زبانی مرا همیشه خوب نیک می گویند (روغ)و می دانم که نیستم ، اما این نیز می دانم که چقدر در نگاهشان ادمی تلخ و هاری هستم (حقیقت)
توبِه گر رندی ما بوده مبارک من از ان چون شدم رند که فرزانه قماری بودم هر چند برانها خیلی خوب و مبارک است من از این رندی بر گردم و چون سابق باشم ، اما نمی دانند که من در قمار چنان بالا رفتم که در نهایت پیروزی باختم و این شدم
خُدعه در کار بزرگان نتوان داد سری نه سری دارم و سر نیز به داری بودم اینگونه که دروغ و فریب جای حقیقت را گرفته چون بزرگان این خصلت را دارند پس نمی شود پایانی برا این تزویر داد ، و مرا با این جماعت هیچ فکر و سری نیست و سر بر دنیای خود کرده در سرای خود نشستم (داریعنی سرا یا منزل )
تو بر آن مرد گرفتارِسخا گوش نکن چو فقیران شده درخویش عیاری بودم تو نیز اگر میتوانی دنبال رو جماعتی که در منجلاب غرور و مال دنیا فرو رفته ولی همچنان خود را خوشبخت و ارزشمند نشان میدهند نباش ، من چون انان که در خویش فنا شدند از خود و منیتم که فقیر شدم تازه ارزشمندی و والایی را فهمیدم
ولی اگر تفسیر کلی از شعر بدم باید گفت اینقدر نزویر و ریا و پول و مقام ارزشمند شده که با هر دروغو بدبختی خواهانشیم اما انچه در حقیقت و ذاتمان هست و انسانیتمان را بی ارزش و فراموش کردیم و ازاین جماعت و نگاهشان دور شدن برابر است با دیوانه و احمق خطاب شدن از نظرشان و این برای من بسیار تلخ است که همیشه قضاوت شدم ومی شوم .
| |
|
استاد انصاری عزیز سلام ممنون که با بزرگواری و محبت همیشه هستید سپاس 🌹🌹🌹🌹🙏 | |
|
درود و عرض ادب جناب فاضلی عزیز نگاه و لطف شماست که زیباست سپاس 🌹🌹🌹🙏 | |
|
عرض ادب و احترام استاد فتحی عزیز سپاسگزارم 🌹🌹🌹🌹 | |
|
عرض ادب و لحترام استاد بانو آهنگران گرامی حضور و نظرتان ارزشمند است برای من ،، گاهی می مانم از نگرش عجیب و عمیق خیام در زمانش سپاس از شما 🌹🌹🌹🌹🙏 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب بود
سلامت و ثروتمند باشید